فاصله ی منو و توp2

با جمع شدن صورتش متوجه شدم که این لباس رو دوست نداره..بهم اختیار دادن که هر لباسی رو به هر کدوم که میخوام بدم😅ایناز:این مال شما و این یکی مال شما..و در اخر رو به بکهیون ادامه داد:و این یکی هم مال شما..ایناز:لطفاً تعویض نباشه چون اونها رو بر اساس استایل و فرم بدنتون انتخاب کردم..بکهیون:اره جان عمت...بریم از زبان بکهیون:یک نگاهی به لبسا کردم مجبور بودم چون تایید کرده بودن رو حرفش نباید حرف بزنی این هم خوب بود(داره زر میزنه اصلاً دوست ندارههه..بکهیون:باز تو شدی نخود دیزی😆)تصمیم گرفتم بپوشم😐وقتی پوشیدمش محو خودم شده بودممم...چانیول:جوووون چه جیگریییی این یه چیزی میدونست ها داد بهت😁بکهیون:میخوام ندونه با عمش(عمه ی ایناز ببخش😶این بکهیون خودش رو نمیتونه کنترل کنه)چانیول:اون میخاد جذاب باشی تو دل برو باشیییی....بکهیونننن:چانیولللللللللل میخوامممممم بری گمشی😐😐و گرنه من میدونم تو😒اه ول کنم نیست...سوهو:بچه ها نظرتون چیه دعوتش کنیم به کنسرت؟..کای:من که خیلی باهاش حال میکنم بزار بیاد..کریس:اره بگیم بیاد🙌منم موافقم بگیم بیاددد...بکهیون:من نیستم..سهون:از تو نظر نخواستن😝بکهیوننن:برو گمشو سهون(بوقققققققققق)لی:اه خجالت بکشید😒نذاشتید بکوپیم هااا😒هی فوش بوووق دار میدی بکهیون روت باز شده ها😂(نمیدونم چرا اینقدر دارم از ایموجی استفاده میکنم👋)سوهو:بابا بزاریم دعوتش کنیم..بریم از زبان ایناز:مشغول چت با ماری بود(ماری خودم😅)که یکدفعه حضور یه کسایی کنارم حس کردم سرم رو بلند کردم و به قول همون با اکسوو رو به رو شدم😐

سوهو:میخواهیم به عنوان تشکر دعوت کنیم تو رو به کنسرت..ایناز:نمیام😐..بکهیون:گفتم به یُبس هیچی نگید😐ایناز:من دلیل دارم قراره با دوستم برم بیرون..این روزا درگیر اینکه بشم استایلیست اس ام درگیر بودم اخرش هم شدم استایلیست شما..کای:مادام دوست تون هم بگید تشریف بیاره😌(کای جنتلمن در اومد هاا یاد بگیرید بقیه ی اعضای اکسو نچ نچ من رو به کنسرت دعوت کرد)ایناز:فک نکنم بیاد..کریس:زنگ بزن ازش بپرس بزن بلند گو😅...این ها ول کن نیستننن میخواننن به زور ببرنم😒خداکنه ماری مخالف کنه😓زنگ زدم به ماری برداشت:سیام رفیق خلم😂ماریا:سلام بر استایلیست اس ام رفتی اس ام به ما افتخار نمیدی..ایناز:بابا ما نمیدونستیم اس ام چیه شما اینجا بودید😅ماریا:زرت رو بزن چی میخواهی الان من این حرف زده بودم در حالت میریدی به هیکلم بعد قطع میکرد،چی میخواهی بگو😐در اون لحظه قیافه ی😐ایناز:میایی بریم جایی..ماری:کجا..کدوم قطب باهات میام😅ایناز:کنسرت؟..ماریا:صبر کن برم یه دور تیپ سیاه و سفید بزنم تو هم همیشه اوکیه یجوری میپوشی برای هر جایی مناسب باشه من برم حاضر شم بیام بریم،راستی خوراکی هم بخررر،،ایناز:الهییی بمیرییی..ماری:ایشالله بعد کنسرت....ایناز باشه ما میام..سوهو:این کارت رو بگیر.اومدی به منجیرمون میگم ببره قسمت وی ای پی😑(الان این وضعیت نویسنده است:جووون دارم میرممم کنسرتتت اکسووو برید کنار ماری داره میاد).

ایناز:میدونم براش سخته برای ماری که وقتی تو کنسرت به دلیل اینکه اون با استعداد تر بود هلش دادن و دستش شکست هنوز از استیج میترسه..اون به دلیل من میخاد بیاد کنسرت😕اون روز بود که با کمپانی دعوام شد و اومدم از کمپانی بیرون ولی همه میگفتن ایناز رفت ماری میشه برعکس اینبار ماری هم اومد بیرون و کلاً گروه قبل از دبیو دیسبند شد.... بریم چند ساعت بعد:ماری:اخجوم قسمت وی ای پی😂ایناز:اکسو رو میشناسی؟..ماری:اسمش رو زیاد شنیدم وقتی امریکا بودم خیلی معروف بود ولی خودم تا حالا درباره شون تحقیق نکردم😁یعنی علاقه ای نداشتم...ایناز:امریکا؟؟برو باو شوخی میکنی..ماری:مگه اکسو کره ای هست..اونم کیپاپ یه پوزخندی روی لب هاش نشست بود که نشان دهنده ی خاطرهاش بود😣 رسیدیم به کنسرت..وای این همه ادم چه خبره😑مگه کره هم این همه ادم داره وای خیلی بزرگه و خیلی هم جمیعت زیاد بود(😎)منجیر اکسو:شما کیم ایناز هستید؟..ایناز:بله همراه من بیایید به جایگاه وی ای پی رسیدیم..کاملاً تو دید اعضا بودیم😐ماری:جووون چه جیگراییی هستن..اس ام پیشرفت کرده از وقتی که ما اومدیم بیرون...😂😂😂

ایزییی ایزیی تاماممم😄تقریباً بعد از اینکه دی تموم شد میام😃بعد از امتحان ها یعنی😐