بریم
یکی منو محکم از پشت ب/غ/ل کرد و منو کشید سمت خودش و با ی حرکت اون چاه و موجود ترسناک رو از بین برد وقتی ب خودم اومدم از ب/غ_ل@ش اومدم بیرون و دیدم تو ی جنگل تاریک هستم س. ی : من اینجا چیکار میکنم چجوری اومدم اینجا _ : اون نور داشت تو رو کنترل میکرد برا همین نفهمیدی داری چیکار میکنی س. ی : تو همون پسری نیستی ک _ : آره خودمم س. ی : ببینم تو میدونی من کی هستم _ : آره میدونم منم یکی مثل تو ام برا همین ازت مراقبت میکردم س. ی : تو چرا هیچ وقت چهره ات رو بهم نشون ندادی _ : چون هنوز وقتش نیس بعدا خودت میفهمی کی هستم بعد اون پسر اومد منو ب/غ@ل کرد و پرواز کرد منو گذاشت تو اتاقم س. ی : ازت ممنونم تو جون منو دوباره نجات دادی _ : نگران نباش من همیشه مراقبتم نمیزارم کسی بهت آسیب بزنه از زبون سوییتی بعد اون پسر اومد و منو محکم ب/غ@ل کرد و سرش رو برد تو گردنم و نفس های عمیق میکشید بعد چند دقیقه ازم جدا شد و بدون هیچ حرفی زود رفت
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
پارت بده لطفا
پارت قبلم منتشر نشده
چشم جونم
آره رد شد
عالیی ممنوننم اجی جونم
خواهش گلم
وای من چند روز نبودم😢چقد این داستان خوبههههههههه دست اجیم درد نکنه😂❤️
آخ عشقممممممممم اومدی داشتم میمردم از دلتنگی 🥺🥺🥺😘😘
ااااااا منم دلم واسه تو و داستان قشنگت تنگ شده بود🥺❤️
عالییییی اجی میشی ؟
یس بیب قبلا شدم تینا 15 ساله یو نو
بله جونم تینا 15 ساله یو نو 🥺🥺
تانیا ۱۲ 🥺
اجی اومدیی
آره نفسم اومدم تو کجا لودی
تو مدرسه ام
ببخشید بچهها پارت 12 هنوز منتشر نشده 😭😭😭😭😭🙏🙏🙏🙏🙏