کجا بودیم😐اهان
داشتم میرفتم که یهو یه نفر منو کشید توی کوچه و آروم دره گوشم گفت سلام موچی کوچولو قراره از این به بعد زیاد با هم رو به رو بشیم😏
بعدش همه جا سیاه شد و دیگه هیچی نفهمیدم😕
چشمام رو که باز کردم هانی و بابام و پدربزرگم رو دیدم🥲پدربزرگم با شوق و ذوق گفت (حرف های پدر بزرگش رو اینجوری مینویسم ا پ ب /ت😐 و علامتش اینه €)€قشنگم بهوش اومدی ببخشید پیشت نبودیم دیگه اینجوری نمیشه حالت خوبه جاییت درد میکنه چی شد؟🥲
=به مولا ماشین نیستم🤦🏻♀️اینو گفتم و بعدش ماجرا رو براشون تعریف کردم
علامت هانی¥
¥دختر داشتیم از نگرانی میمردیمممم🥲
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
13 لایک
عالییییی بود 😘
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
قربون شما🖤😐
عالی بید ✨🥺😐
🖤😁
😐
در ضمن گفته باشم من زن کوکم فهمیدی؟! 😐
من دیروز از کوک طلاق گرفتم😔الان زن جیمینم😐
خیلی خوبه✨🥳😁چون اگه طلاق نمیگرفتی خودم میومدم میکشتمت😑
کوک به تو هم خیانت کرده😐جز من و تو یه زن دیگه هم داره🚶♀️
کیه بگو برم بکشمش😐
یادم نی که😐فقط یادمه یکی دیگه هم گفته بود زنه کوکم🌶😐
غلط کرده من زن کوکم😑🙂🙋🏻♀️😐
این داستان زنه کوکه خشمگین🧎♀️🚶♀️
😐😐😐
عالی بود پارت بعد 😐💜
چشم😐🖤
عالی بود اجی🥲💚
یه سوال چی رو نمیگی رو پروفت نوشتی 😐💔
همه جا میبینمت من این دفعه تو همه جا هستی
شاید باورت نشه ولی هم میپرسن 🚶♀️میگم که نمیگم😐
مرس🖤😐