خب اینم از پارت اول رمان انیدوارم خشتون بیاد.... فالو=2بک
«پارت¹» از زبان لوسی:از صبح منتظر بسته عم بودم..لوسی:اه اه چندش بیریخت چرا نمیاد اوفـ... دیــنگ دینــگ لوسی: آخجوننننن بسته عم رسیددد.... بدو بدو رفتم طبق معمول که به پله ها میرسم از نرده ها سر میخورم الانم همینکار رو کردم.....
در رو باز کردم که یه مرد با یه موتور کنارش در حالی که صورتش پوشونده بود گف(آیکان): خانم لوسی فاستر؟؟ لوسی: بله خودم هستـم... مرد(آیکان): شما یه بسته دارید بفرمایید... بعد یه بسته گرفت جلوم.... دستمو دراز کردم که بگیرم یهو دستم و گرف کشید جوری که پرت شدم طرف موتور.... تا اومدم جیغ یه دستمال گذاشت جلوی دهنم... هر چقد تلاش کردم از دستش خلاص بشم نشد که نشد... که احساس کردم تصویر رو به روم داره تار میشه بعد از چند لحظه دیگه چیزی نفهمیدم و چشمام روی هم افتاد و سیاهی
مطلق:)
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
خوففف بوددددد
عقشی
عرررذوققق
خودت عشقیی🙈
😂😂🫂🫂
بزار پارتت بعدووو😂
قصد دارم بنویسم امشب ولی حالا ساعت چند خدا میدونه😂😂💔
بنویش تا پارت پارتت نکردم یاع یاع 😐😂
نوشتم داخل بررسیه🤦🏻♀️
باوشش
عالی.من از داستانهایی که مربوط به هیچ فیلم و یا انیمیشنی نیستن بیشتر خوشم میاد.مخصوصا اگه صحنه های عاشقانشون زیاد نباشه.
مرسی.واقعا؟؟خوب این داستانی که دارم مینویسم همینجوریه...ولی آخراش صحنه های عاشقاته زیاد داره😐🤣
خب خوبه.