رفتم مدرسه تحقیقمون رو دادم به مدرسه
فردا هالوینه
زنگ زدم به مرینت سلام دادیم
گفتم
مرینت میشه تو لباسم رو طراحی کنی میخوام عروس مردگان باشه لباسم گفت باشه
شب رفتم خونش بهش گفتم تو چی میخوای بپوشی
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
31 لایک
بخترین نویسنده ای
عالی ادامه بده
عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بود ✨
توروخدا زود تر پارت بعدی رو بزار
لایک شد
خیلی قشنگه
من هم لایک کردم هم کامنت دادم من چه گناهی کردم که بعضی ها واقعا قدر نشناسن ما میشینیم داستان مینویسیم خواهش میکنیم لایک کنن نمیکنن منم داستان مینویسم اما یا خیلی کم یا اصلا لایک نمیکنن😭😭😭😭😭درک میکنم
😦دقیقا 😍
من هم لایک کردم هم کامنت دادم من چه گناهی کردم که بعضی ها واقعا قدر نشناسن ما میشینیم داستان مینویسیم خواهش میکنیم لایک کنن نمیکنن منم داستان مینویسم اما یا خیلی کم یا اصلا لایک نمیکنن😭😭😭😭😭درک میکنم
😭😭😭خوب میشه احداقل بگی مرینت گرگانه میشه یا خون اشام
تو قسمت های اینده خیلی بهتر از این میشه حتی میراکلس ها هم میان
ممنون
آجی میشه بازم ادامه بدیش😢
خواهر تعداد لایک ها رو نگاه فقط دوتاست
عالیییی
ولی کاش مثه قبل جزئی تر و بیشتر مینوشتی
خوبع توی کامنت قبلیت گفتی فصل امتحانات مگه من رباطم منم یه موجودی به اسم ادمم که باید درس بخونه الاف که نیستم
ببخشید اصن چیزی دیگه نمیگم خوبه؟
عالی بود
💜