فصل ۲ عشق و طمع(سایفر های بعد موازی)

بعد از قرن ها اومدم وقت کردم بنویسم😂😂😂اگه مبهم بود صبور باشید تا پارت ۱۱😐😂خب بریم سراغ داستان😊

از زبان بیل:از وقتی فهمیدم سایفر بعد موازی وجود داره موندم چجوری با بیل بعد موازی حرف بزنم😂بیل تو بیله😂😐چرا کلنگ نداریم😂😂ویل:بیل بیا بیل:زهر مار...چته؟ویل:چجوری میخوای بری پیش سایفر های بعد موازی؟بیل:خب با رفتن تو دنیای ذهن دیگه!ویل:باشه بریم پیش سایفر های بعد موازی》بیل:پوفففف چقدر روز مزخرفیه ویل:آرهههه پایه اید فیلم ترسناک بزاریم؟بیل:آرههههههههههههههههههههههه ویل:باشه باشه فقط ببند😂(نکته:پیش سایفر هایی هستیم که نمیدونن سایفرن)کیل:آنابل بزار😒بیل:آره فکر خوبیه

بریم پیش سایفر های اصلی مون(همونایی که میدونن سایفرن)بیل:خب بریم پیششون؟ دیپر:نه بیل و ویل:چرا؟دیپر:چون چند روز دیگه بهتره😐بیل:اَی خِدا ویل:نمیشه الان بریم لطفاااااا دیپر:نوچ نمیشه ویل:اه شت وایسا لوسیفر رو کجا چپوندی بیل؟ بیل:همون جایی که بود ویل:الحمدالله خداروشکر😂کیل:بچه ها اینجا چه خبره؟دنیای مردگان بودم به روحا کرم میریختم😂بیل:هیچی چند روز دیگه قراره بریم پیش سایفر های بعد موازی کیل:ریلییییی بیل:یِس😂دیپر:خب خب خب سورپرایز دارم...اونم چند روز دیگه میگم😐😂بیل:هر هر هر رو آب بخندی😏

بیل:خب ویل:خب به جمالت چی کار کنم؟😂بیل:همین جوری گفتم😐دیپر:بچه ها خب کی میخواد کل خاطراتش رو پخش کنم؟بیل:هیچکس اصلا من نیستم من مردم😐دیپر:وات؟

بیل:به قطع یغین من نمیام برای بازیابی خاطرات( حرکتی هست که کل خاطرات اون فرد رو به صورت خلاصه پخش میکنه)دیپر:باشه حالا

بیل:(توی ذهنش)اگه بفهمن بدبخت میشم!اگه بفهمن ۱۰ سال تو حباب دیوانگی بودم خدایی بدبختم😭بعد دیپر خاطرات بیل رو پخش میکنه!!!!!!دیپر قضیه حباب رو میفهمه ویل:بیللللل بیل میره تو حباب😭دبپر:کی این کار رو کرد؟مایس:کار من بود😨ویل:(با گریه)چرا چرا این کارو کردی؟

مایس:چون......(پایان ببخشید این پارت کم بود من سر کلاس آنلاینم)

امپراطور هفت بعد-جاذبه صفر درجه-نگهبان آبی-نیمه اکسولاتل رو بخونید

آنچه خواهید خواند:نه نه...حسادت میکردم...میترسه؟...وای نه...فقط برای اینکه ترسیدم...چی؟...اگه اینجوری باشه یعنی،...

خب یه توضیحی بدم که چرا پارت ها دیر به دیر میاد چون پدرم در اومده امتحانا مگه تموم میشن

بای بای💖