سوسو جونتون اومد به افتخارش دس بزنید یلداتون مبالک💙💚
تهیونگ=پس وسیله هاتو جم کن دگ سوآه=کی میخوای بری مگه؟ تهیونگ=امروز😐سوآه=عهههه واسا وسیله هامو جمع میکنم میام بیا تو تهیونگ=باش تهیونگ رف رو مبل نشست تو ام وسیله هاتو جم کردی سوآه=وسیله هامو جم کردم تو آینه خودمو نگا کردم یه بالم لب زدم که یاد اون اتفاق افتادم یه سیلی آروم به خودم زدم تا به خودم بیام وسیله هارو بردم پایین تهیونگ=بریم؟ سوآه=اوهوم تهیونگ=پس من اینارو میذارم صندوق عقب ماشین سوآه=باش سوار ماشین شدیم سوآه=تقریبا تا ایچئون چقد راهه؟ تهیونگ=۱ روز😂سوآه=چیییی ۱ روز😐 تهیونگ=آره ۱ روز سوآه=یا خدا به من رحم کنه و تهیونگ دیگه بدون اجازه اون کارو نکن تهیونگ=چه کاری🤨سوآه به لباش اشاره کرد تهیونگ=اوو اونا خب واسه منن دیگه🥺سوآه=یااا چی میگی تهیونگ=خب نزدیک ده بار گفتن دوست دارم تو ام گفتی دوسم داری ولی چرا خب باهم نباشم سوآه=تو به خاطره یه عشق الکی داری غرورتو میکشنی😐تهیونگ=اگه عشق الکی بود غرورمو نمیشکوندم😑سوآه=بش فک میکنم تهیونگ=اوکی هر جور راحتی
6 ساعت بعد سوآه=وای خدا خوابمیاد تهیونگ=منم تهیونگ ماشینو زد بغل سوآه=تو بخواب من بیدارم تهیونگ=نه توام بخواب تهیونگ بخاری ماشین رو روشن کرد تو صندلیتو دادی عقب تهیونگ هم صندلیشو داد عقب و لالا کردید😹 (۱ ساعت بعد)سوآه=از خواب بلند شدم بارون میبارید احساس کردم تهیونگ سردشه کتم رو در آوردم انداختم روش گوشیم رو برداشتم که یه فیلم تدسناک اومد یه کوچولو تکون خوردم و دستم روی قلبم گذاشتم هی پلک زدم و یهو یه رعدو برق بلند زد با ترس یه آسمون نگا میکردم یاد سول آه افتادم دوباره بغض کردم بغض گلوم رو داشت چنگ میزد یه اشک از چشمام ریخت تهیونگ بیدار شد تهیونگ=آخ ننه خمیازه کشید تهیونگ=عه سوآه چرا کتت رو روی من انداختی خودت سردت میشه بیا من الان درجه بخاری رو زیاد میکنم سوآه=باش
تهیونگ ماشین و روشن کردو حرکت کردیم تهیونگ=من گشنمههه سوآه=بیا بریم رستوران به حسابه من تهیونگ=فک کردی میذارم(رقابت بین ۲ پولدار😹) وارد رستوران شدید سوآه=تهیونگ برو یه میز انتخاب کن تا من بیام تهیونگ=باش سوآه=این کارت من از کله غذاهاتون میخوام رمزش....آشپز کارت رو کشید داد بهم رفتم سره میزم تا ۱۰ دیقه دیگه غذا رو میاوردن
تهیونگ=عایش دلم گرف سوآه=منم از رستوران متنفرم تهیونگ=ولی من عاشق غذاهاشم سوآه=غذاش که صحله غذا هارو آوردن تهیونگ=مرسی اینم کارته من فروشنده=حساب شده تهیونگ=چی؟ ما که حساب نکردیم فروشنده=این خانم حساب کردن دیگه غذا هارو روی میز گذاشتن رفتن تهیونگ=مثلا من میخواستم حساب کنم سوآه=ولش بیا بخوریم
تهیونگ=راس میگی بابا بعد از خوردنتون رفتید سوار ماشین شدید تهیونگ یه آهنگ گذاش و راه افتادید تهیونگ=سوآه یادته ما اول چقد از هممتنفر بودیم😂سوآه=اوهوم منم فکرامو کردم تهیونگ=چی واقعا؟ سوآه=منم خب دوستت دارم
تهیونگ=پس تو ماله منی🥺💚 (ایششش)سوآه=تو ام ماله من🙂 (۱ روز بعد)تهیونگ=سوآه بیدار شو رسیدیم سوآه=اوخ خدااا عه اینجا که دریاس هتل کوشش😐تهیونگ=خواستم بیایم آب بازی کنیم😂سوآه=میشه غایق سوار شیم؟🥺تهیونگ=اوم باشه بریم سوآه=خیلی دوست دارم از ماشین پیاده شدید
رفتید سمت دریا تو رفتی تویه اتاق تا لباس مایوع بپوشی تهیونگ ام همینطور اومدی بیرون تهیونگ ام ۱ مین بعد از تو اومد بیرون رفتید پیشه دریا
تهیونگ=خب اون غایقه خوشگل تره به نظرم سوآه=اوهوم بریمتهیونگ پولش رو حساب کرد سوار شدید مرد با سرعت میرف تهیونگ=یا بنگتن چ حالی میدع😂 سوآه=اوهوم😂
زمانتون تموم شد رفتید یه عکس گرفتید و قابش کردید لباستون پر از شن بود رفتید توی یکی از اتاقا خودتو تمیز کردی رفتی بیرون تهیونگ ام مرتب و تمیز منتظر بود سوآه=بریم؟ تهیونگ=اواوم بریم رفتید یه هتل گرفتید دو تخته بود
به به تمام شدددددد یسسسس لایک و فالو و کامنت فراموش نشهههه هاااا🥺💚
چه اتفاقی توی پارت بعد میوفته؟ تهیونگ=خیلی عاشقتم سوآه=من بیشتر تهیونگ=فک نکنم به اندازه منا مغرور...🖤⛓
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عررر عاولییییییی
پارت بعدددددد
شاید امصب گداشتم
عالیییییییییییییییی
مرسییی عاجو
🥰🥰🥰🥰