خب همونطوری که قول داده بودم گفتم حالم خوب بشه یه تست از کوکی میزارم و به قولم عمل کردم 🎤 خب برید بخونین حال کنید
سلام من ا.ت هستم و 4 سالی میشه که کوک لاورم خیلی دوسش دارم ولی متاسفانه با اینکه من در کره در سئول زندگی میکنم بازم نمیتونم به دیدنش بروم چون هر دفعه که میخواهم بروم دخترایی که اونجا هستن بهم میگن تروریستم فقط چون من ایرانی هستم این حرفو بهم میزنن امروز تولد کوکی بوده(اینو تو داستان در نظر بگیرید اگه الان اینو نمینوشتم همه میگفتن امروز تولد کوک نی) دلم میخواست امروز اون دخترا نبودن بازم شانس خودمو امتحان میکنم تا ببینم چی میشه
یه هودی صورتی با آرم بلک پینک(نکته:بلینک هم هستید) و شلوار ستش پوشیدم موهام رو هم خرگوشی بستم و چتری هامو شونه کردم و بعد از یه ارایش معمولی از خونه زدم بیرون توی خیلی از پاساژا دنبال یه کادو که برازنده ی کوک باشه گشتم خداروشکر پول دار بودیم پس برای کادو به مشکل بر نمیخوردم یکی یکی مغازه ها رو نگاه میکردم ولی هیچی به هیچی ا.ت:گوشی؟ نه خودش بهترشو میگیره؛ ساعت؟ نه شاید بدش بیاد اه پس چی بگیرم؟ همینجوری راه میرفتم که یهو زمین خوردم
مثل اینکه با یکی برخورد کردم سریع سرمو بالا اوردم و با یه شخصی که ماسک زده بود و کلاه سرش بود مواجه شدم فهمیدم کوکه چون من از پشت ماسک هم اونو تشخیص میدادم همینجوری مهو نگاهش بودم که یهو کوک:خانم؟ خوبید؟ ا.ت:ام... بله بله راستش چیزه... میتونم.... ازتون یه درخواستی.... داشته باشم؟ (مثلا من نمیدونم کوک پشت اون ماسکه) کوک:توه حتما چیزی شده؟ من:من میخوام برای کوک نمیدونم میشناسیدش یا نه ولی من میخوام برای یه خواننده یا همون کوک.... کوک:ارمی هستی؟؟؟ من:بله من یه ارمی و یه کوک لاورم کوک:منم ارمی هستم برای تولدش میخوای کادو بگیری؟ من:اوه اره ولی من سلیقه ی مردا رو نمیدونم کوک:ببین ما مردا معمولا بیشتر تو فاز لباسای گشادیم من:اوه ممنون خیلی کمکم کردی راستی اسمت چیه؟ کوک:من... منو میگه صدا کن(اسم الکی گفته) من:اوه باشه فعلا ممنون
بعد از رفتن کوک یه لباس گشاد انتخاب کردم و پولشو حساب کردم و به خونه رفتم تا اماده بشم چون حدود 3 ساعت دیگه فن ساین کوکی بود و احتمالا دخترای زیادی واسش کادو میبرن سعی کردم موضوع امروز که من اصلا کوک رو دیدم فراموش کنم میدونم سخته مجبورم(چون شاید سوتی بده) یه دوش 20 دقیقه ای گرفتم و هودیم که عکس کوک روش بود و شلوار مشکی زاد دار لیم رو پوشیدم یه ارایش معمولی کردم چون نمیخواستم خیلی جلب توجه کنم موهام رو هم دوباره خرگوشی بستم و ارمی بمب و البوم رو برداشتم چون اون دخترا هیچ وقت نمیزاشتن برم داخل واسه ی همین منم هیچ وقت ازش امضاع نگرفتم و اوه داشت یادم میرفت کادوی کوکی اونو قبلا توی یه کاغذ کادوی قلبی کادو کرده بودم و توی یه جعبه ی خوشگل گذاشته بودم و اونو گذاشتم تو کیفم همراهش ارمی بمب و آلبومم رو گذاشتم و راه افتادم
من:اممممم..... میدونم بدت میاد ولی میشه خودم بزارمش؟؟؟ کوک:امممم.....باشه حتما واییییی خدایا الانه که از خوشحالی بمیرم من:اوپا؟ میشه.....میشه دستاتو بگیرم؟؟؟؟ دستام تو دستاش بود الان وایییییی دارم میمیرم از خوشحالی خدایااااااااااا
گوشی کوک زنگ خود باید الان زنگ میخوردی مزاحم؟ (کوک لاورا حسشو درک میکنن🤣) کوک:اوه حتما.... کجا؟..... اوکی..... تا چند دقیقه ی دیگه میام قطع کرد
از دید کوک:دلم براش سوخت اون حق اینو داشت که بیاد و منو ببینه راستش از همون موقعی که توی پاساژ دیدمش یه جوریه شد نمیدونم امروز بعد از اینکه پیش نامجون رفتم باید در موردش حرف بزنم اون خیلی خوب درکم میکنه تو همین فکرا بودم که.... ا.ت:امممم.... کوکی میدونم شاید بگی نه ولی میشه دوباره بعدا ببینمت؟؟؟ من(کوک) :اوه اره خوشحال میشم حتما انگار الانه که از ذوق جیغ بزنه(هی داداش کوکی ا.ت خیر سرش کوک لاور بوده ها) خیلی خسته بودم باید میرفتم ولی اون خیلی خوشحاله به نظرم بهتره یکم پیشش بمونم
لعنتی شت گوشیم تو این موقعیت؟ هی من چمه؟ بیخیال بزار جوابشو بدم نامجو نه میگفت باید برم پیشش کارم داره میخواد باهام حرف بزنه فک کنم... اه این چه فکریه بهتره برم من(کوک):ببخشید بعدا همو میبینیم من باید برم راستی اسمتو بگو ا.ت:اوه ببخشید یادم رفت بگم اسمم ا.ت هست من(کوک) :خیلی اسم قشنگیه😊 ا.ت:ممنون رفتم تا با نامجون حرف بزنم و ببینم چیکارم داره شمارمو براش توی البوم نوشتم قطعا بهم زنگ میزنه
من:من باید برم بعدا حرف میزنیم و همو میبینیم رفتم پیش نامجون من:سلام چیزی شده؟ نام:اره که شده بس کن دیگه میدونی بودن با اون دختر چقدر محبوبیتمون به خطر میوفته؟ من:اما اما من دوسش دارم نام:بهتره فراموشش کنی من متاسفم تلش رو از روی سرم بر داشتم و دویدم توی اتاقم خیلی گریه کردم(نبینم گریه اتو🥺) من:من واقعا این یکی رو دوس دارم فک کنم عاشقش شدم اخه.... (زنگ گوشی) من:من دارم فراموشت میکنم خودت نمیزاری عهههههه گوشیو خاموش کردم و بعد از کلی گریه چشمام سنگین شد و خوابیدم
ببخشید ببخشید جای حساسش تموم شد☹️پات بعدو میزارم اگه دوسش داشته باشید ادامه میدم😊
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود ادامه بده
گذاشتمش
عالییییی😍😍😍😍
❤
ادامهههههه
بدو بدو
گذاشتمش میتونی بخونی
عالییییییییییییه آجی . ادامه بده 😍💜
باشه😊
جرررررررر😂😂😂😂😐😐😐😐
میدونم جرررررررررررررررررررررررررررررررررر 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😐😐
باش عاجی ._.
واییییی منم تستمو نوشتم در مورد جیمین وقتی تستم منتشر شد به تست منم سر بزن عشقولم
⚰️😂✨✨✨✨✨💜💜💜
من معمولا صبر میکنم تستا که تموم شد میرم از اول بدون دقدقه میخونم ولی واسه عاجی مار جانم😑باید برم تک تک بخونم تو کامنتا بکشمش بعد تموم که شد بشینم از اول بخونم گریه کنم🤣
اوک اوک سریع شروع کن که ممکنه فردا بیان سر ⚰️ عزیزم 😂😂😂
وای برگام خییلی خندیدم میگم میشه اجی شیم ✨🌻✨
باشه از این به بعد عاجی❤
به خدا تست بعدیو نوشتم هنوز توی بررسیه جون تو ولی اگه واقعا خیلی دوس داری کوکیه نمیخوام از خودم تعریف کنما ولی اب قند کنار خودت بزار🤣
عاجی روحیه دهنده من💜😂عالی بود عشخم👐💜
ادامه یادت نره😉😍
بعدی رو گذاشتم تست ثبت نمیکنه فقط بعدی رو حتما حتما بخون که یه چیز خیلی مهم توی اخرش گفتم🤣
مهم؟ پس لابد قراره منو بکشی با این داستانت😹
خدا خودش رَحم کنه😂
نه از نقطه ضعفت استفاده کردم🤣
وایییییی برگام
😐😐😐گل هام ._.
پارت بعدو بزار جان هر کسی😂⚰️
اوکی اوکی باید دوباره برم توی فاز تا بتونم بعدیو بنویسم🤣الان شروع میکنم
واقعا عالی بود مرسی
خواهج