مادر رزی یهو از خیابون بوق زد و زد بغل خیابون و اومد پیشش که رزی باتعجب گفت مادر؟اینجا چیکار میکنی؟ مادر رزی:ببخشید رزی ولی نمیتونستم تحمل کنم و نگرانتون بودم رزی هم خندید و مادرشو بغل کرد و بعد از بغل کردن مادر رزی رو به مرینت کرد و گفت سلام مرینت دوپنچنگ! مرینت:سلام خانم سزار(در انیمیشن فامیلی الیا سزار هست که اینجا هم رزی همون الیا هست فقد اسمس رپو عوض کردیم)مادر رزی:اینجا چیکار میکنید؟اینجا پارک ادم های معروفه رزی:درسته مادر ولی ما با یه روش عالی وارد این پارک شدیم مادر رزی و مرینت و رزی خندیدند که مادر رزی گفت خب خب حالا دیگه بیاین بریم خونه! خلاصه رفتن خونه که شب نشسته بودند و شام میخوردند که زنگ خونه زده شد مرینت رفت و در رو باز کرد واییی ادرین بود یهو دست و پاشو گم کرد و گفت اممم آقای اگرست؟اینجا چیگار میکنید؟
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
عالییییییی
فداااات♥😍♥😍♥
عالی بود
میسیییییی😍😘😍😘😍😍😘😍😘