بعد از آن اتفاق آرورا ناراحت و افسرده شد تا اینکه یک روز وقتی سونیک و امی حواسشان پرت بود آرورا با شدو تماس گرفت و گفت شدو کمکم کن مادر و پدرم من رو تو خونه حبس کردن و نمیزارن تنها از خونه بیرون برم شدو گفت من میام کمکت نگران نباش و بعد تلفن رو قطع کرد
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
عالی فیلم ساختم
ممنون