سریع پاشدم خواستم تبدیل شم ولی نتونستم چرا دلیلش نمی دونستم ......تیکی گفت !؛: مرینت عجیبه چرا نمیتونیم ب لیدی باگ تبدیل شیم .... تیکی ،.. فعلا ماریا بفرست ... مری ؛: امکان نداره .. تیکی ::: چارهای نداری
... لوکا ؛: انگار ی نفر شرور شده دست ماریا گرفتم و بردمش سمت خونه وارد شدم مامانم اشفته پار داشت با تیکی حرف می زد .... مری ؛! رومو برگردوندم صورتم فشردم و ماریا روصدا زدم و با لوکا اومد و گفت ماریا من نمیتونم به لیدی باگ تبدیل بشم و الان تو تنها کسی هستی که میتونی به لیدی باگ تبدیل بشی پ با اون شرور بجنگی ..... ماریا ؛: با اعتماد به نفس گفتم بله ..... لوکا؛:؛ منم اینجا میشینم تا تو بیای .... مرینت ؛: گوشش گرفتم و گفتم زهی خیال باطل ..... و بردمش توی اتاق و گفتم باید بری کمک خواهرت ...
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
17 لایک
نمیرهههههه
😕میخوام بکشمش
نه
عالییی😁💐☘
ج چ: اگه کدورت ها بینشون از بین بره و حقیقت فاش بشه حیلی هم زوج عالیای هستن😁. نه لطفا آدرین نمیره😥اونشکلی مرینت هیچ وقت خودشو نمیبخشه😥
اینجوری هم درسته ولی کرم گرفته بکشمش
خب ی پارت از قسمت ها اینده میگم ادرین لحظه مرگش میگه که متاسفم برای خودم. و خودت و همینطور بچه ها که نتونستم ازشون مراقبت کنم .......
نههههه😥😥😥
ی داستان جدید گذاشتم اونو بخون
عالی
آدمه خوبی نمیره لطفا
کی ادمه خوبی