ناظر ترو خدا منتشر کن 🥺🥺 و لطفا از این داستان هم حمایت کنین لایک و کامنت یادتون نره
ا/ت : سلام من ا/ت هستم یه دختر کیوت و عاشق رنگ آبی و الان هم در خواب ناز هستم 🤤😴😴 کوک : آخیششششش چه صبحی ببینم ساعت چنده چی ! ساعت ۰۰ : ۶ هست 😳😳 پشماممم چقدر سحر خیز شدم 😶😶😶😶 ( راستی پدر کوک و ا /ت مرده و مادرشون زنده هست و اون هم پری شفا بخشه برای همین رفته دکتر شده و فقط شب ها میاد خونه ) برم این ا/ت کل پوک رو بیدار کنم یه چیزی درست کنه ( راستی اتاق ا/ت و کوک طبقه بالا هست یعنی طبقه دوم 😁😁مادرشون هم طبقه سوم ) از تختم دل کندم و رفتن بیرون به خودم کششی دادم و داخل اتاق ا/ت شدم بعله مثل همیشه خوابالو 😂😂😂😂 و الته شلخته یهو پریدم روش ا/ت : کخ نریز اینقدر 😴😴😴( با چشم های بسته و خوابآلود اینو گفت این 😴 استیکر رو که میزارم یعنی با خواب آلودی ) کوک : بیدار نمیشی نه ا/ت : نه 😴😴😴😴 کوک : باشه خودت خواستی یه پر که کنار تخت بود رو برداشتم و قل قلکش دادم ا/ت : نکننن 🤣🤣🤣😂😂😂 بس کنن 😂😂😂 باشه باشه بیدار شدم تنبلی که فقط منو به خاطر غذا میخواد 😂😂
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
خعلی خوب بود اجی میشی
میا 13
میخوای توی داستانی که هه سو هستی با کدوم عضو باشی
عالی بود عاجی
عالییییییییییییییییییی❤❤❤❤❤❤❤
ممنون گلمممم 😄😄😄❤❤❤
سلام آجی پارت بعدی زندگی عجیب آمد
💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜💙🖤💜
💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙
واو اجی چه باحاله 😃خیلی خیلی عالللللللیی بود 😍حتما حتما من حمایتت میکنم
مرسی گلمممممم 😄🍓🍓❤❤❤❤❤❤
😘😘😘😘
سلام عاجی پارت بعدی زندگی عجیب آمد
عالییییییییی💜💙
اجي پارت بعدی زود بنویس 💙💜
چشم آجی ۵ شنبه میزارم
مرسییییس ❤❤❤❤
سلام آجی پارت بعدی زندگی عجیب آمد