ناظر عزیز و محترم لطفا منتشرش کن🙏💕
یه سيب و موز گذاشتم توي پيشت دستي و يکيم براي مارسل گذاشتم و به هال رفتم و گذاشتم جلوشون و دوباره رفتم اشپزخونه و گفتم:شام نميخواين؟
مارسل:چرا من بايد تغذيه شم.
با شوخي گفتم:با بابا بودم..
مارسل گفت:چه فرقي داره بابا هم ميخواد فردا ز.نشو ببينه.
بابا بلند روبه مارسل گفت:ح.ي.ا کن پسر. (پریا: مارسل ش.ر.م کن کمی ح.ی.ا کن😐💔پری:باز رمانو دادم دست تو خوب شد دیدمش😐💔)
مارسل خيلي راحت در اين مورد جلوي بابا حرف ميزد..خجا.لت نميکشيد..بي پر.ده حرف ميزد..انگار پسرا کلا خجا.لت سرشون نبود.
نگاهي به چند سيب زميني کنار يخچال کردم...برشون داشتم انداختمشون تو اب جوش و گذاشتم بپزه..خب حوصله ي هيچ چيز ديگه رو نداشتم..ريختمشون توي ظرف و بردم به هال.
مارسل گفت:اينه شامت؟
بي توجه بهش مشغول خوردن شدم که مارسل اروم گفت:بگم لیا بياد دوتا غذا بهت ياد بده..(بگو به منم یادبده بی زحمت😐💔)
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
41 لایک
فامیلی رز:لاوینت
عالی بود اجی
میشه به لیا بگه به منم غذا درس کردن یاد بده؟
اره الان تازه رسیده😄🔫😐
آجی جان بی زحمت به لیا بگو بیاد به منم غذا یاد بده😂😂😂😂😂
😂❤
اجی جان لیا الان یه بلیت از پاریس گرفته ۲ روز دیگه میاد امد حتما اول میفرستمش تستچی ببینه کیا اموزش میخوان😂😂😂❤❤
دمت گرم
عالی بود❤
شوخی های وسط داستانت خیلی خوبه😁
ممنون
عالیییییییییییییییییییییییییییی بود اجی جون منتظر پارت بعد هستم😘😘😘😘😍😍😍😍💕💕💕💕❤❤❤❤😻😻😻😻😻😻😻😻😆😆😆😆😆
اجی منکه خیلی این شوخی های که تو داستانت میزاری رو دوست دارم😆😆😘😘❤❤💕💕
مرسیییییی اجی
عالییییییییییییییییییییییییی عالییییییییییییییییییییییییی عالییییییییییییییییییییییییی بودددددد اجیییییییییی 🧁🍡
نه عاجی کی گفته اتفاقا روحیه ام عوض میشه🤣👌😂❤
مرسییییییییییی اجی
😂❤
عالی بود اجی
پارت بعد رو زود بزار
نه اجی بزار بازم باحاله
مرسیی اجی
عالیییییییییییی بود
مرسییی
عالی بود آجی
و اینکه نه خیلیم خوبه من اینقدر میخندم😂😂😂حتما بزار
مرسییی اجی
سعی میکنم شوخیای خنده دار مثل این که مثل کلاغ بالای پنجره بود بنویسم😂💕
😂😂😂😂😂