عشق درون میراکلس۲

آدرین:صدای یه سنتی ماستر بود که شکل یه ماشین غول پیکر بود و کل ماشین های شهر کنترل میکرد یکی از ماشین ها نزدیک مرینت بود مرینت داشت میدوید که فقط پاش یکم خورد به چرخ ماشین و افتاد زمین من سریع رفتم از وسط جاده بردمش کنار سریع هم رفتم که تبدیل بشم

آدرین:صدای یه سنتی ماستر بود که شکل یه ماشین غول پیکر بود و کل ماشین های شهر کنترل میکرد یکی از ماشین ها نزدیک مرینت بود مرینت داشت میدوید که فقط پاش یکم خورد به چرخ ماشین و افتاد زمین من سریع رفتم از وسط جاده بردمش کنار سریع هم رفتم که تبدیل بشم

مرینت : چون پام زخمی شده بود نمیتونستم تبدیل بشم داشتم کشون کشون میرفتم داخل مدرسه تا یه چیزی پیدا کنم و پا میشه رو ببندم رفتم داخل جعبه کمک های اولیه بر داشتم و پام رو پانسمان کردم

تبدیل شدم ولی پام هنوز درد میکرد رفتم پیش کت سنتی ماستر رو شکستش دادیم که هههههه

یهو پام پیچ خورد نزدیک بود بیفتم که کت گرفتم اوردم رو پشت بوم ازش تشکر کردم که صدام کرد کت:بانوی من میشه امشب بیای برج ایفل میخوام یه چیزی بهت بگم لیدی:باشه قیافه کت😍

این پارت هم تمام 😘