مرینت یکم به این ور اون ورش خیره شد و بعد به صداهه گفت میتونی راه شجاعت رو به من یاد بدی؟ صدا:بدبخت!باید تو خودت راه شجاعت روپیدا کنی مرینت:نمیتونی مثل آدم حرف بزنی؟ صدا:تو آدمی که منم مثل آدم با تو حرف بزنم؟ مرینت:به هرحال من نمیتونم راه شجاعت رو پیدا کنم صدا:خاک بر سرت مرینت!برای همین حرفات هست که میگم تو به عشقت نمیرسی! مرینت:باشه باشه حالا برو ببینم چیکار میتونم بکنم صدا محو شد و رفت مرینت مونده بود صاحب این صدا گیه؟ خب مرینت دوباره رفت پیش آلیا که آلیا گفت چی شد مرینت؟ مرینت:چی چی شد؟ یهو وقتی این حرفو زد آدرین از دور اومد مدرسه همه دیدنش و ذوق زده و پرانرژی رفتن پیشش حتی آلیا خودش هم رفت پیشش آدرین یه خنده ی تلخ کرد و گفت بچه ها میتونم مرینت رو ببینم؟ مرینت یهو تعجب کرد!انتظار چنین حرفی رو از زبون آدرین نداشت با لکنت زبون و ته ته پته گفت:آممم...من اینجام! راه برای آدرین باز شد و همه کشیدن اونور آدرین هم رفت پیش مرینت
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
عالییییییییییییی بود😀😀😀
قربونت♥♥♥♥😍♥😍
عالیییییی
سریع بعدی
چشممم♥♥♥♥♥♥😍😍😍😍
خیلی خیلی خوبههههههههه😃
فدای توووو مرسیییی♥♥♥♥♥
بعدیو سریع بنوییییسسسسس
چشممممم😍😍😍♥♥♥♥♥♥
عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بود سریع بعدی ♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
چشم گلم میسییی♥♥♥😍😍😍
ممنون ♥♥💞