
سلام کیوتا این قسمت خیلی عالی هست از دست ندید در آخر یک سوال دارم جواب بدید کپی ممنوع
رفتیم پایین و به رقص ادامه دادیم که یک دختر آمد .یکدفعه آدرین پرید تو بقلش وگفت:((کاگامی دلم برات تنگ شده بود.اون دختره هم گفت:((منم عزیزم.رفتم پیش آدرین و گفتم:((عزیزیم ایشون کی هستند؟گفت:((دوست و نامزد قبلیم.اون دختره گفت:((آدرین من فقط یک ماه نبودم یعنی چی نامزد قبلیم؟این دختره کی هست؟گفتم:((واقعا؟آدرین باورم نمی شه!آدرین گفت:((عزیزم این نامزد بود ولی از وقتی تو را دیدم دیگه نمی خواهم ادامه بدم باهاش و به دختره گفت:((کات.که یکدفعه دختره آدرین را 💏و آدرین هم ازش جدا نشد.گفتم:((آدرین ازت انتظار نداشتم و با سرعت زیاد دویدم.توی راه فقط اشک می ریختم صورتم خیس بود دیگه جایی را نمی تونستم ببینم.از زبان آدرین:((کاگامی من را💋منم یک لحظه حواسم پرت شد و ازش جدا نشدن دیدم مرینت گفت:((ازت انتظار نداشتم و با اشک دوید و رفت سریع از کاگامی جدا شدم و یک سیلی زدم تو صورتش و گفتم:((کات.و رفتم دنبال مرینت که یکدفعه😨😨😨
که😨😨😨😨😭😭😭😭😢😢😢😢😰😰😰😰😱😱😱😱😱😱😮😮😮😪😪😪😫😫😫😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱
ماشین زد به مرینت.از زبان مرینت:((داشتم همینطور می دویدم که یکدفعه ماشین زد بهم.((بچه ها خودتون می دانید که ماشین چطور می زنه به یکی.))و همه چی تار شد. از زبان آدرین:((مرینت آفتاد روی زمین،زمین پر خون شد. سریع رفتم پیش مرینت و داد زدم کمک کنیند😢😭زنگ بزنید به اورژانس 😢😭سریع یکی زنگ زد به اورژانس و بعد از ۱۵ دقیقه اورژانس آمد و مرینت را برد منم باهاشون رفتم توی راه به پدر و مادر مرینت زنگ زدم و گفتم :((مرینت را ماشین زده و آدرس بیمارستان را دادم. وقتی رسیدیم سریع مرینت را بردند اتاق عمل بعد از یک ساعت پدر ،مادر،خواهر و برادر مرینت آمدند.همه پشت در بودند و اشک می ریختند. منم که اینقدر اشک ریختم و توی دلم گفتم همش تسخیر منه که یکدفعه همه چی تار شد. یک ساعت بعد :وقتی بیدار شدم دیدم روی یک تختم، و سرم بهم وصله سریع سرم را کندم و رفتم بیرون و گفتم:((مرینت خوبه، مرینت خوبه؟
مادرش گفت:((هنوز دکتر چیزی نگفته .ناراحت یک گوشه نشستم.که یکدفعه دکتر آمد بیرون و گفت :((امکان زنده ماندنشان ۱۰ درصد است ولی فعلا به خون نیاز داریم باید زنگ بزنید به تمام دوستانشون وخانواده و هرکی که می شناسید تا خون بدهند و ببینیم به خون خانم مارگت می خورند یا نه .سریع گفتم:((الان به دوستانشان زنگ می زنم تا آنها میاند از خانواده شون خون بگیرید.سریع زنگ زدم به دوستای خودم و مرینت و ماجرا را براشون توضیح دادم و آدرس بیمارستان را بهشون دادم.مادر و پدر مرینت و خواهر و برادرش خون دادن.بعد من خون دادم .بعد پدر و مادر من و بعد دوستای من و دوستای مرینت.یک ساعت بعد/ دکتر آمد و گفت:((خبر خوبی براتون دارم .یکی از کسانی که اینجا هستند خونشون به خون خانم مارگت می خوره.خانم کلویی.سریع کلویی رفت پیش دکتر و خون داد.
دکتر رفت تو اتاق عمل و گفت:((فقط دعا کنید زنده بمونه.یکدفعه بعد از این حرف مادر،خواهر و برادر مرینت بیهوش شدند. سریع پدر مرینت ،مادر مرینت را گرفت منم سریع خواهر و برادر مرینت را گرفتم.پرستار آمد و آنا را برد تو اتاق و بهشون سرم زد.۵ساعت بعد/دکتر بلاخره آمد بیرون و گفت:(( معجزه شد.خانم مرینت عمل موفقی داشتند به اتاق مراقبت های ویژه انتقال پیدا کردند.گفتم:((می تونم بینمشون.گفت:((بله فقط ۵ دقیقه.گفتم:((ممنون و وارد اتاق شدم رفتم پیش مرینت نشستم و گفتم:((مرینت من را ببخش لطفا بیدار شو اگر منا دوست داری و یک شعر خواندم
زیبای دلم بی تابت شدم دل دادم به تو بی خوابت شدم تو عشقو زنده کردی تو قلبم دوباره با یه حس ناب با فکر تو بیدارم ای عشق من مثل فرشته ها بخواب چشماتو ببند و خواب عشقتو ببین تو بهترین خیال رو زمین میخوام بگم دوست دارم همین تو رویا بخند و پر بزن تو آسمون صدام بزن یه لحظه در میون همیشه پای عشق من بمون ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ باز یادم بیار احساساتتو تو گوشم بخون میشم واسه تو تو عشقو زنده کردی تو قلبم دوباره با یه حس ناب با فکر تو بیدارم ای عشق من مثل فرشته ها بخواب چشماتو ببند و خواب عشقتو ببین تو بهترین خیال رو زمین میخوام بگم دوست دارم همین تو رویا بخند و پر بزن تو آسمون صدام بزن یه لحظه در میون همیشه پای عشق من بمون ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫. چشماتو ببند و خواب عشقتو ببین تو بهترین خیال رو زمین میخوام بگم دوست دارم همین
که پرستار آمد((بچه ها شعر را با آهنگ گوش بدید یک کوچولو از متن آهنگ را در شعر بزنید تا بیاد.)) و گفت:((وقت تمام شد. گفتم:((فعلا خداحافظ مرینت و رفتم بیرون .رفتم پیش کلویی و گفتم:((ممنون کلویی.گفت:((خواهش می کنم ولی مرینت بهترین دوستم و وظیفه یک دوست خوب همین هست که در روز های سخت به او کمک کند.گفتم:((به هر حال ممنونم.گفت:((خواهش می کنم.۳ساعت بعد/مادر مرینت،خواهر و برادرش به هوش آمدند به همشون گفتیم:((مرینت عمل خوبی داشته. مادر مرینت خیلی خوشحال شد که یکدفعه
دکتر آمد و گفت:((پس از دیدن عکس ها فهمیدیم خانم مرینت دست چپشان و پای راست شان شکسته و باید گچ بگیریم راستی تا ۲ ماه نمی توانند راه بروند و باید روی ویلچر بنشینند.پدر مرینت بلافاصله یک ویلچر زیبا خرید((ویلچر صورتی با مروارید))۲ روز بعد/توی اتاق مرینت بودم که مرینت چشم هایش را باز کرد سریع رفتم بیرون و به دکتر گفتم.از زبان مرینت:((چشم هام را باز کردم که دکتر آمد داخل اتاق و بعد از چک کردن چند تا چیز و گچ گرفتن دست چپم و پای راستم گفت:((چیزی نیاز ندارید.گفتم:((فقط آدرین آگرست وارد اتاقم نشه.))
دکتر گفت:((حتما الان به پرستار ها و ایشون می گم وارد اتاق شما نشوند.گفتم:((ممنون.از زبان آدرین دکتر آمد و گفت :((آدرین آگرست. گفتم:((بله گفت:((خانم مرینت گفتند:((وارد اتاقشان نشوید.گفتم:((چرا؟گفت:((آن را دیگه نمی دونم.خیلی ناراحت شدم ولی به روی خودم نیاوردم.
نظر سنجی:((دوستانم چطوره ؟((در نظرات بگویید)) خب هنوز سوالم را نپرسیدم برید اسلاید بعد
سوال:دیگه از این به بعد ۳ پارت کوتاه بگذارم پشت سر هم یا یک پارت طولانی مثل این پارت؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
من یه جوری خوندم که مامانم از اتاق اومد گفت خاک تو سرت با این عاشق شدنت یعنی خاک رس😂😂😂😂😂😂
اگر تا آخر هفته نشد با این اکانت پارت ۷ و ۸ را می نویسم ببخشید که اینقدر منتظر ماندید
دیگه از این به بعد قرار نیست زیاد مشکلی پیش بیاد چون ایندفعه اکانتم مشکل براش پیش آمد
و من نمی تونم وارد شوم و ببینم عدم تایید خورده یا نه
پس تا آخر هفته صبر کنید
با تشکر ویژه
وای بچه ها نمی دونم
پارت ۷ و ۸ چرا تایید نمی شوند
عالی بود❤
ممنون
بچه ها پارت ۷ و ۸ در حال برسیه پارت ۷ باید امروز یا فردا بیاد
ممنون عالی بود
فرقی نداره
خواهش
سلام
کی پارت بعدی رو میزاری؟؟؟؟؟
گذاشتم پارت ۷ و ۸ در حال برسیه از این به بعد همه ی داستان هایم را با این اکانت ادامه می دهم
سلام
بچه ها هستی هستم
دو تا اکانت دارم
بچه ها برام یک مشکل پیش آمده و الان به تستچی گفتم امیدوارم زودتر مشکلم را حل کنه
پس اگر پارت ها دیر آمد ببخشید
خیلی خوبه داستانت و برنده شندنت تو تستچی رو تبریک میگم😘
ممنون
اه اه اخی ببخشید اصلا حواسم نبود به داستانت
مشتاق پارت بعد بیدم
ممنون آجی