دوستان من معرفی داستان جدیدم رو گذاشتم ولی منتشر نمیشه ببخشید 😭😭😭
آنچه گذشت : ( یک ساعت قبل از زبان کوک )کوک : نمیدونم چرا ولی یه حس خیلی عجیبی داشتم که انگار ا/ت هنوز زنده هست و ترکم نکرده تمام خاطراتمون توی ذهنم مرور میشد میخواستم بخوابم و اون ها رو از ذهنم بیرون کردم داشتم یه خواب میدیدم که ا/ت هنوز زنده بود و با تهیونگ زندگی میکرد اما واقعا دوستش نداشت و زنش بود و اون درباره یونا تحقیق کرده بود و این های که من فهمیدم رو فهمیده و خیلی عصبی بود و ناراحت و خواب دیدم که داشتن تهیونگ و برادراش رو با خواهر تهیونگ میترسوندن و همون موقعه از خواب بیدار شدم 😶😶😶😶 این چه خوابی بود چه مسخره بود 😅😅😅😅😅 امکان نداره واقعی باشه 😅😅😅😅😅 رفتم توی آشپز خونه تا یه چیزی بخورم یونا امشب قرار بود پیش دوستش بره بخوابه منم این خواب رو برای بچه ها تعریف کردم و اون ها یخ خنده های عجیبی میکردن و میگفتن نه بابا 😅😅😅😅😅
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
خیلیییی خوبیه بوددددش
مرسییییسییییی 😁😁😁😁💕💕💕💕💕💕💕
سلام پارت بعدی آمد
عالی بود ❤💜💙
چرا حالت بده خدا کنه زود خوب شی🥺🤲🤲
مرسییی 💕💕💕💕💕
چون اصلا تستچی معرفی رو منتشر نمیکنه و همش ردش میکنه 😩😩😩😓😓
خدا کنه زودتر منتشر بشه😂🥺🥺🤲🤲
سلام آجی بلاخره معرفی داستان جدیدم آمد 😘😘😘😘🤩🤩🤩
ععععه آخ جون منم از مدرسه اومدم میخونمش😊 مبارک باشه 🥳🥳
سلام پارت بعدی آمدش
عالی 💜❤️
مرسییی 😁😁😁💕💕💕
سلام آجی معرفی داستان جدیدم آمد .