ابشار ارکیونی 7(روزی دوستانه)

انچه گذشت:بیل:نهههه نه فرقه شکست خورد. شاید من بتونم کمکت کنم بیل منو فرستاده تا بهتون هشدار نابودی جهان رو بدم

میبل:اخ جون بالاخره یه ذره استراحت داریم که خبری از بیل و داداشاش نیست.فورد:احتمالا یه نقشه...میبل جلوی حرفش رو گرفت و گفت:عمو فوورررددد امروز دیگه بیخیال بیل شو.مرلین:من با این دختره موافقم فورد بنظرم امروز استراحت کنیم.دوکسی:چه عجب استاد گفت استراحت.دیپر:عمو فورد بیا بازی سیاه چاله و سیاه چاله و سیاه چاله رو بکنیم.فورد:پیشنهاد خوبیه.

استار:میبل خواهری بیا بریم دور دور.جیم:مارکو بیا ما بریم سمت چمن های نرم خیلی کیف میده.مارکو:عاشق اون چمن های نرمم مرلین:دوکسی بیا دنبالم کارت دارم.دوکسی:چشم استاد.بعد رفتن یه جای خلوت و مرلین به دوکسی گفت:دوکسی لانتا برگشته و با بیل متحد شده و میخواد لوزی خلق رو بسازه.

دوکسی:اما من فکر کردم که لانتا نابود شده.مرلین:منم همین فکر رو کرده بودم و فقط اکسولاتل میتونه لانتا رو زنده کنه.دوکسی:مگر اینکه...بیل:حدست درست بود.مرلین و دوکسی:بیل.بیل:افرین میخواین یه چیزی رو بگم نصف قدرت اکسولاتل به ویل رسیده و ویل یه نیمه اکسولاتل و یه نیمه سایفر شده بعد لانتا رو زنده کرد ولی خب دلم نمیخواد شادیتون رو خراب کنم پس برین عشق و حال منم برم پیش داداشام.بای بای

مرلین:حق با بیله حداقل بیا امروز رو شاد باشیم.دوکسی:موافقم. و رفتن سراغ شادی.بیل:سلام داداشا چه حال چه خبر.کیل:داداش غول سایفر ها حاضرن.

بیل:عالیه سربازان سایفر رو اماده کنین.پیش ادم خوب ها مورگانا داره یه عالمه گام گام میسازه(با توجه به ویزاردز)بقیه هم دارن تمرین میکنن

لانتا:وقتشه.یهو بیل و ویل و جیل و کیل به صورت لوزی توی اسمون در اومدن.مرلین:وقته نبر فرا رسید.همه اماده شدن لانتا به لوزی خلق قدرت داد و یهو یه سایفر بنفش از لوزی خلق بیرون اومد و گفت:من پیل سایفر هستم.

پایان قسمت هفتم

انچه خواهید دید:حملهههه اگه نتونیم پیروز بشیم دیگه کهکشانی باقی نمی مونه پیل سایفر پیل سایفر پیل سایفر

داستان های پیشنهادی جنگ میونی اریدا باترفلای استارکو نگهبان آبی