
سلام بچه ها این پارت رو هم امروز میزارم 🙂
باعث شد که بیافتن رو هم تهیونگ: میدونی از این زاویه خیلی خوشگلی ا/ت: هی پاشو میخوام برم تهیونگ: اول بگو با یجی میخوای کجا بری بعد . ا/ت: به تو ربطی نداره. (که تهیونگ اومد جلوتر و خیلی خیلی کم باهم فاصله داشتن.) تهیونگ: میگی یانه یا ی جور دیگه حالیت کنم ا/ت: باشه باشه برو عقب یکم تا بهت بگم من و یجی میخوایم بریم کلاب فهمیدی حالا پاشو تهیونگ: که اینطور باشه پا میشم تهیونگ پاشد. ا/ت :کاری نداری میخوام برم خونه تهیونگ: باشه برو فقط ی چیزی مراقب باش ا/ت: اگه نباشم چی میشه تهیونگ: اون دفعه حالیت میکنم ا/ت: باشه حالا من رفتم بای

ا/ت رفتم خونه درو بستم قلبم داشت وایمیستاد اون لحظه اومد جلو چشمم نمیدونم چرا ذوق کردم رفتم تو اتاق لباسم رو عوض کردم رفتم پایین یکم غذا خوردم رفتم حموم اومدم بیرون موهام رو خشک کردم لباس کوتاه تا بالای زانوم پوشیدم و آرایشی ملایمی کردم . کفش کیفم رو برداشتم صدای بوق میومد بوب بوب رفتم درو باز کردم دیدم یجی با ماشین قرمز که ی راننده هم هست اومده ا/ت: یجی سلام چطوری آدرس رو از کجا آوردی ؟ یجی: به به سلام ا/ت چه خوشگل شدی ا/ت: ممنون توهم عالی شدی یجی: قربونت سوار شو راننده: کجا برم خانم یجی :برو سمت کلاب گلد راننده: چشم خانم لباس ا/ت و یجی 👆🏼👗
(بچه ها یجی واقعا دوست داشت با ا/ت دوست بشه فکر نکنید میخواد ازش سو استفاده کنه اوکی) نیم ساعت بعد: از زبان نویسنده: ا/ت و یجی رسیدن کلاب آهنگ خیلی بلند بود همه ی نگاه ها رو ا/ت بود چون واقعا جذاب شده بود رفتن باهم نوشیدنی بخورن ا/ت: من تا حالا نخوردم جنبه اش رو ندارم یجی: بخور منم اولین بارمه میخورم ا/ت و یجی باهم اولین لیوان رو خوردن و مست شدن با اولین لیوان باهم رفتن برقصن دوتا پسر هیز باهم اومدن سمتشون ا/ت :چه غلطی میخوای بکنی پسره: هیچی خوشگله بیا باهم بریم یکی از اتاقا ا/ت :باشه بریم یجی داشت میرقصید حواسش به ا/ت نبود
ا/ت و پسره میخواستن برم تو اتاق تا اینکه ....
از زبان تهیونگ : من میخواستم برم پیش هیونجین اون رفیق چند ساله ی من بود ولی هیچکی نمیدونست رفت خونه ی هیونجین هیونجین: به به تهیونگ اینجا چیکار میکنی تهیونگ: اومدم ی چیزی بهت بگم بزار بیام تو رفتن تو تهیونگ: تو عاشق یجی هستی ؟ درسته هیونجین :خب حرف حسابت چیه ؟ تهیونگ: میدونی با ا/ت دوست شده و رفتن کجا ؟ هیونجین: نه نمیدونم تهیونگ: رفتن کلاب گلد هیونجین :چی گفتی تهیونگ: باید بریم پیششون وگرنه بد میشه هیونجین: باشه بریم وایسا من لباس بپوشم تهیونگ: برو باشه خلاصه رفتن رسیدن تهیونگ :وقتی رسیدن دیدم ا/ت با ی پسر داره میره تو اتاق
تهیونگ : هیونجین ؟ هیونجین: بله تهیونگ: برو دنبال یجی من مبرم دنبال ا/ت هیونجین : باشه برو تهیونگ رفتم دنبالشون درو باز کردم اون پسر داشت به ا/ت نزدیک میشد که تهیونگ ...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
کم میذاری ولی عالیهههه
پارت بعدیو سریییییع بزار
مارو از خماری درآر بی رحم😂😂🤲🏽♥️👩🏽🦯
لاو عالی بود پارت بعدی رو امروز میزاری لطفا لطفا لطفا لطفا لطفا لطفا لطفا لطفا لطفا لطفا
عالیییییی
بعدی رو سریع بزار کیوتی
وایییییییییییییی آره ادامه بده خیلی قشنگ بود .🥰🥰😍😍
خواهش میکنم پارت بعدو زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود زود بذار
جججججییییییییغ عالیییییییییییی
بدووووو بعدیییییی چراااا انقددددد حساس کات کردییییی ؟
... اگاتا
پارت بعدی رو می خوام🥺
آنیوصوییتی ^_^
میخوایآیدلشی؟پسبهپروفایلمسربزنصوییتی🐳مطمعنمازکمپانیمخوشتمیادوقولمیدمبهترینکمپانیواستباشم🐹فقطتودوروزدبیومیکنی!
پسمنتظرچیهستی!بروتوکمپانیمنیعنیکمپانیK.Yآیدلشو🌱🍃
اخه چرااااااااا اینجا کات کرردییییییییی😩😩😩😩😩😭😭😭