سلاااااام به همگی =] انشالله که مثل همیشه حالتون خوب باشه {。^◕‿◕^。} بریم برای داستان ✧ ✩ ✪ ✫ ✬ ✭ ✮☆ ☆ (\(\ ☆ („•֊•„) ☆ ┏━∪∪━━♡━♡━━ ⊙.☉انیمیشن ⊙.☉ ┗━━━♡━♡━━━━┛
پارت 1️⃣2️⃣💫
فلش رو با عجله وارد لب تاپ کردم...... فقط یه فایل؟؟ زدم روش یه سری کد عجیب و غریب توش بود که من ازشون سر در نمی آوردم!!! به صندلی تکیه دادم و گفتم : ( عالی شد... هیچی، هیچی توش نیست)
پیتر خنده ای کرد و گفت : ( میدونی تو اصلا کارآگاه خوبی نیستی! اگه من یه تبهکار بودم، که البته نیستم! قطعا همه چیز رو با یه جور رمز خاص مینوشتم تا یک پلیسی مثل تو نتونه ازش سر در بیاره!!)
کارا : (اول که من خیلی خوبم، چشام هات بد میبینه؛ دوم یعنی میخوای بگی این جور پیام در قالب رمزه؟؟ اما، اما چطور رمزی؟)
پیتر : (خب از اعداد و ارقامش مشخصه مختصات یه مکان ه...)
کارا : ( میتونی پيداش کنی؟؟)
پیتر : ( بدون تجهيزات سخته... تو هم که اخراج شدی و به سيستم دسترسی نداری،ولی خب یه کاریش میکنم)
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
عالی زیبا و بی نظیر 😍😍😍😍😍😍
ممنون گل 🌱 🌼 🌸 🌼 🌸 🌼
خیلی قشنگه بنظرم داستانت رو باید به شبکه ی بـــــوق بفروخت فیلم قشنگی میشه با تفاوت اینکه اسماشون میشه مریم و زهرا امیر و ایمان😉😢
مرسی عزیزم خیلی لطف داری 🌸❤️
وای فقط اسم ها عالییییییییییی بود 👌 😂😂
وای!!!!داستانت بی نظیر شده فقط اگه زود تر میزاشتی بهتر بود
مرسی عزیزم ♥️
از این به بعد زود تر میزارم چون سرم خلوت شده ✨
خواهش