
صبح برای نماز با آهنگ not today بیدار شدم (هر روز آهنگشو عوض میکنه😂) این اولین روز کاری من تو بیگ هیت بود. یه مانتو پوشیدم که تا سر زانوهام میومد یه شال همرنگش (طوسی) انتخاب کردم و یه شلوار جین جذب پوشیدم.. شال و مانتوم با رنگ چشمام ست بود.. عالی شده بودم یکم خودمو آرایش کردم و تو آیینه به خودم خیره شدم 😍با خودم گفتم خوشکل تراز توهم مگه وجود داره.؟؟ (خودشیفته🙄) و محو زیبایی خودم شدم.. (خودتون از این ویژگی بفهمید بایسش کیه دیگه😶😂😂)
واییی دیرم شد باید برم. سریع یه ماشین گرفتم و خودمو ب بیگ هیت رسوندم.. یه مَرده ای گفت شما خانوم لی جی ایون هستید؟ (اسم کره ای که خودش انتخاب کرده 😂) گفتم بله بعد گفت همراهم بیاید.. +شما عکاس بی تی اس شدید؟-بله.. بعد منو برد توی یه اتاق که چند تا از کارکنای بیگ هیت اونجا بودن.. مَرده منو به بقیه معرفی کرد و گفت ایشون عکاس جدید گروه بی تی اس هستند.. منم یکم سرمو خم کردم و گفتم لطفا هوامو داشته باشید 😃
چند تا از عضو های گروه عکاسی سمتم اومدن.. فک کنم دستیارام بودن. با لبخند بهشون نگاه کردم خیلی تعجب کرده بودن. پرسیدم عکاس قبلی چیشد؟ گفتن آدمای اینجا خیلی سختگیرن.. اون زن بیچاره بعداز دوماه کار تو کمپانی یه کم با بی بی تی اس گرم گرفت ولی رئیس بیگ هیت برای اینکه شایعه درست نشه اونو اخراج کرد. فک کنم برای همین تورو استخدام کردن چون با حجابی و محاله شایعه ای براتون درست بشه..
که اینطور پس باید حسابی حواسمو جمع کنم تا با بی تی اس کاری نداشته باشم.. ولی سه ساله دلم میخواد ببینمشون و بهشون بگم چقد دوسشون دارم.. 🥺 ولی اگه اینکارو بکنم شغلمو از دست میدم و دیگه هیچوقت نمیتونم از نزدیک ببینمشون 😔)
+خانوم لی جی ایون؟ خانوم لی جی ایون؟ - آها بله؟ +وقت ناهار شده شماهم میخواید با ما بیاید؟(نگاهی به ساعت انداختم.. وای نه یک ساعت از اذان ظهر گذشته..) - متاسفم یه کاری برام پیش اومده باید برم... باید به جایی رو برای نماز پیدا میکردی هیچکس نباید میدیدت وگرنه کارت تموم بود.. یه اتاق شیک و خوشگل پیدا کردی که یه در پشتی داشت... خوشحال شدی و سریع جانمازتو برداشتی و تندتند نماز خوندی تا کسی نیاد.. نمازت تموم شد جانمازتو جمع کردی و خواستی بزاری تد کیفت. سرتو برگردوندی که ناگهان😶

اینم بمناسبت تولد هندساممون 😃😍💜💜💞💞💞💕💕💕 راستی پارت 2 شخصی شده 🥺💜
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
💜💜💜💜💜