سلام دوستان این داستان جدیدم هست و پارت اول این داستان رو تقدیم میکنم به آجی ملیکا🐾🐞
لیدی باگ و کت نوار همزمان: بزن قدش کت نوار: من دیگه باید برم👋🏻لیدی باگ: نه صبر کن کت نوار: چیه؟ 😕لیدی باگ: تو دیگه بهم نمیگی بانوی من و باهام رد رفتار میکنی دلیل این ها چیه هاااااااا؟؟؟ 😢😢😢کت نوار: میخوای بدونی؟
لیدی باگ: البته😤 کت نوار: تو لیدی باگ: چی😶من😟😧😦کت نوار: اره تو لیدی باگ: اما این چه ربطی به من داره؟؟؟کت نوار: رد کردنای تو باعث شد باهات سرد برخورد کنم لیدی باگ: چ.. چی😦کت نوار: همین که شنیدی «و رفت😐»
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
29 لایک
عالیییی
ممنون
Ne t part pleas😊❤❤❤
😉Sure
نمیدونم درست گفتم یا نه ولی به هرحال منظورم حتما بود🙂
من لیلا را میکشم
خخخخ
خیلی قشنگ بود منتظر پارت بعدی میمونم به داستان منم یه سر بزن
ممنونم حتما
مرسی اجی گلم
خواهش اجی جون
فقط یه نکته هیچکس هم باز یه نفریه
ها نفهمیدم چی گفتین؟ منظورتون درمورد شخصیت ماریا بود خب اگه درمورد ماریاس باید بگم اون عاشق هیچکس نیست و خب البته تو داستان من اینطوریه