سلام اول از اون ناظر خواهش میکنم ک قبول کنن داستانام نشر پیدا کنه
.داستان ؛؛؛ من عاشق برادرم شدم .... خب اگه ب صفحه ام هم مراجعه کنئد .........میتوانید داستان راببیند اگه روی اینترنت سرچ کیند می بینید ......هرکی خوشش اومد اونجابگه میزارم .....خب من دو تا داستان دیگه گذاشتم یکی اسمش پوکر فیس من اون یکی هم عشق پلگ ب مرینت اون دو تارو هم بخونید وای این یکی جالب تره خیلی خب اینجا ادرین وقتی پدر و مادرش میمیرن میره پیش خاله اش و عاشق مرینت میشه مرینت خیلی کوچیک بودن و فکر میکرده ک ادرین برادرش و این احساس ک بهش دارن خواهر برداری ولی کم کن متوجه میشه ک عشقه. حالا از طرفی فکر میکنه عاشق برادرش شده ولی متوجه میشه ک ادرین برادر واقعیش نیست ولی ادرین همیشه اونو ب چشم ی خواهر میبینه وقتی ک میگه ک باهام ازدواج کن. ادرین قبول نمکینه و میگه ماباهم سر ی سفره غذا خوردیم و زیر ی سقف خوابیدییم تو خواهر کوچولوی منی چطور میتوونم باهات ا.ز.....د.....و...ا..ج کنم عقلت از دست دادی... نظرتون چطوره لطفا اگه خوشتون اومد توی تست هاتون این داستان معرفی کنید یا وقتی کامنتی توی دست های بقیه میید اینو معرفی کنید شرایط گذاشتن ۳۰تا لایک
9 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
ج چ:نه اون خودشو از من رونده ولی من نه
عالیییییییییییییییییییییییسیییسسسسییییییییییییییییییییییییییی
ببین اگه ادامه ندی با این 😐پوکره طرفی اینطوری با تمسخر نگاه نکن فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه الانم نقشه رو بت میگم این پوکره پیش از هزاران طرفدار داره این میره به همه میگه که تو اذیتش کردی و همه میرزن سرت تامام
ی نفر دیگه لایک کنه میزارمش بعدی رو
ای عالی عالی عالی عالی و پرتقالی
ادامه بده و گرنه پخ🔫😐
حتما
♥️♥️♥️🦋🦋🦋🦋
ی چیزدیگه با حمایت از ما میتوانید ادامه داستان را نیز بخوانید😅
عالی بود
ج چ:شاید
ممنونم