آدرین: رفتم خونه ی مرینت دروزدم بلند دادزدم مرینت. سابین: چخبره آدرین؟.آدرین: تروخدا من باید با مرینت حرف بزنم لطفا بزارین بیام تو خواهش میکنم. سابین: باشه بیاتو. آدرین: رفتم داخل و دراتاق مرینت وزدم و گفتم مرینت تروخدا منو ببخش لطفا.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
عالی بودبعدی روکی میزاری
؟؟
ادامه بده لطفا
به داستان منم سر بزن