
این داستان رو خودم درست کردمممم وقتی که این تست به 10.000 یا 9.000 برسه ( 2) رو میزارم پس تا جایی که میتونیم به دوستاتو هم که کی پاپرن و همینطور گروه بلک پینک رو دوست دارن بفرستین تا بتونم ( 2 ) رو براتون بزارم و بتونین لذت ببرینننننن💎💎💎🥰😁😂🌟🌟👋🏻👋🏻❤❤❤❤
یک روز تصمیم میگیرم با مادرم برم به یک باغ نزدیک خونمون، وقتی که رسیدیم من یکی از دوستای دیگم رو دیدم که اسمش ( دلارام ) بود. من و دلارام گروه بلک پینک رو خیلی دوست داشتیم و میخواستیم اگه بشه یک روزی به کره ی جنوبی بریم که هم بتونیم ( بی تی اس ) رو ببینیم هم ( بلک پینک ) رو🌟🌟🌟❤❤❤
خلاصه اینکه با هم داشتیم بازی میکردیم که یهو صدای خیلی عجیبی شنیدیم😳😳😳 رفتیم نزدیک صدا مثل صدای جنی بودددد🤯🤯🤯 رفتیم جلوی یک دختره و هم لاغر بود و هم خیلی خیلی پوشیده ، ( حتما میخواست کسی نفهمه که جنیه)
وقتی که رفتیم جلوش من گفتم : ( سلام خانم ، کمک میخواین یا چیزی ؟
اولش جواب نداد ، بعدش من به دلارام گفتم که اون یک چیزی بگه ، وقتی دلارام خواست اولین حروف رو بگه سریع جنی گفت : (( هییسسسسسسسسسسس))😳😳🤯🤯 بعدش دوستمون رو گرفت و گفت بشینین 🤯😳🤯😳🤯😳🤯😳🤯😳🤯 ما نشستیم،؛ واقعا صدای خود خود خود جنی بود بدون هیچ شکی😳🤯😳🤯😳🤯 من و دلارام خیلی بیشتر هیجان زده شده بودیم خیلی خیلی 😳🤯😳🤩🤯😳🤩🤯🤩😳🤩🤩🤩🤯🤯🤩🤩
بعد اون چادری که روی خودش انداخته بود رو برداشت از روی صورتش ( فقط یک تیکه رو) بعدش گفت : (( سلام بچه ها ، من جنی ام ، لطفا سر و صدا نکنین ، چون اگه بکنین مردم میریزن اینجا و من الان با خودم هیچ بادیگاردی ندارم و شاید کسی بخواد از حسودی و یا چیزی من رو بکشه🤯😳🤯😳🤯)) ما هم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی ........ ذوق زده شده بودیم ب حدی که نمیتونستیم سر جامونو بشینیم 🤩🤩🤩🤩❤💎💎❤❤💎 آخه اون خود جنی بود از کره ی جنوبی آخه چطور ممکن بودددددد🤩😳🤯🤯🤯😳😳🤯🤩🤩🤩💎❤💎❤💎❤❤❤❤💎💎🌟🌟🌟🌟🌟🌟
ازش پرسیدیم چطوری به اینجا ( ایران ) _ ( گرگان اومده 💎🌟💎🌟💎🤨😐🤨😐🤨😐🤨 گفت که : (( من با گروه بلک پینک / لیسا _ رزی _ جیسو اومده بودیم به یکی از دوستای لیسا که جشن داشت ملاقات کنیم خیلی بهمون خوش گذشت ، اما.......)) من و دلارام با خودمون فک کردیم خدایا چه قدر خوش شانسی بوده که دوست لیسا شده و فک کن به خاطر اون به ایران / گرگان اومدن🤩🤩🤩🤯🌟💎💎🌟🤯🤩
خلاصه بعد کلی فکر که چه قدر خوش شانسی بوده و ........ از جنی پرسیدیم : (( خب اما...... چی؟ چیشد؟ ولت کردن؟ البته شما یک گروهین ، گروه بزرگ کیپاپرا❤❤❤💎❤❤❤💎❤❤❤💎❤❤❤💎❤❤❤💎❤ گفت که : (( بعد جشن رفتیم بازار های گرگان رو سر بزنیم که ببینیم چطورین و چه چیزایی دارن خوراکی های خوشمزه ایی داشتن اما هشت پا یا خرچنگ نداشتن 🤕😒😔🖤☹🙁😕)). بهش گفتم : خوب معلومه ما نداریم😅😅😂😂😂🤭 اینجا ایرانه و همچین چیز هایی نداره ، ایران به جز مرغ _ گوسفند _ گاو و ..... اینجور چیزا رو میخورن 💎🤭😂🤭😇🙂😇❤💎
جنی : (( خلاصه اینکه با هم چیز میز خریدیم و خوردیم و ....... ولی کم کم بازار شلوغ شد و من همشون کردم، هر چی گشتم پیداشون نکردم هر چی☹☹😔🖤😔🖤😔🖤 دلارام گفت : عیبی نداره، چرا بهشون زنگ نزدی و یا پیامک نزدی و .....؟؟؟؟ جنی : (( کردم ، اما گوشیم الان خاموش شده 😔😔🖤☹🖤☹🖤☹ و این چادری که پوشیدم از بازارتون خریدم 😅😅😅😅😅)). من گفتم : عیب نداره ، با هم من و دلارام و خودت بقیه ی گروه رو پیدا میکنیم باید آهنگ بعدی هم با تو باشه😉😉😉😇❤💎 تو اصلی ترینی جنییییی🤩🤩🤩🌟🌟🌟🤯💎💎💎🌟
خلاصه اینکه جنی رو دلداری دادیم و داشت کم کم شب میشد ، مادرم منو صدا میزد🗣🗣🗣💭🗯🗯💬🗯 و دلارام هم میخواست کم کم بره🏃🏻♀️🏃🏻♀️🏃🏻♀️🏃🏻♀️ خونه🛌🛌🛌، جنی هم که هیچ جایی رو نداشت ک بمونه👤👤👤 و نمیتونستم هر جایی بره و اعتماد کنه🚶♀️🚶♀️🚶♀️☹😔🖤 ، به سلامتی خواننده کی پاپه و عضو گروه بزرگترین گرل بند جهان بود🌟🌟🌟🌟🌟🌟 خلاصه، رفتم پیش مادرم و دلارام رو گفتم ک پیش جنی بمونه تا من برم مادرم رو گفتم ک یک دوست خیلی خیلی مهم دارم که از اون سر کشور اومده پیشم و جایی رو نداره که بمونه، از من خواسته که اگه میشه پیش من بمونه و منم خیلی خیلی دوست دارم و ......اینا مادرم رو هر جور شده راضی کردم اما جنی خیلی مضطرب بود چون هم تاحالا خونه یکی به جز گروهش و خودش نرفته و هم نمیدونست توی خونه ی ایرانی ها چطوری رفتار کنه ............. بقیه توی قسمت بعدی😉🌟🌟😉🌟😉🌟
خداحافظ بچه ها برای قسمت بعدی حتما حتما باید این تستم به 9.000 یا 10.000 تا برسه تا من بتونم قسمت ( 2 ) همینطور که توی همون قسمت اول گفتم درست کنم منتظر باشیبیددددیییییددددد.......😉😉🌟😉🌟👤🌟👤🌟😉🌟😉🌟😉🌟😉🌟💎💎💎💎🤩💎🤩💎🤩💎🤩💎💎🤩🏃🏻♀️🏃🏻♀️🏃🏻♀️🏃🏻♀️🏃🏻♀️🚶♀️🏃🏻♀️🚶♀️🏃🏻♀️🚶♀️🏃🏻♀️🏃🏻♀️🏃🏻♀️🏃🏻♀️🏃🏻♀️
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)