
توجه داستان در یک اسلاید هست (ناضر عزیز منتشر کن ممنون)
سلاممممممممممممممممممممم مننننننننن امدم باپارت بعدی البته بماند که در قسمت 6 منو تیر بارون کردین پس قول میدم که زیاد بنویسم (ولی خداوکیلی این بیانسافیه من هشتمم درسام خیلی سخته تازه وسط کلاس میزارم که زود منتشر بشه )خب این چقتو پقتارو وللش بریم سراغ داستان
اضافه برو اسلاید 4
.............................
ادرین همه چیز رو گفت مرینت :من نمیخوام همش تو تخت خواب باشم من حالم خوبه وخواست بلند بشه که ادرین جلو شو گرفت گفت لطفا لجبازی نکن چون به خودت اسیب میزنی منو هم اینقدر عذاب نده !(راست میگه دیگه ادری جونمو اینقدر ازیت نتون وگرنه هیچ وقت ترو بهش نمیرسونم کاری میکنم عاشق یکی دیگه بشه مری :نه نه شیکر خوردم بلوم بخشیدم) مرینت : ادرین جونم گوشواره هامو میدی (الان با لحن لوسی بخونید )ادرین :چیشد شدیم جون ؟ مری : خب یعنی میگی من نمیتونم به پیشیم بگم جون؟(چیشد چیشد الان این گفت جون ؟ پیشی جون؟ خب کلهمنو نکنید ممنون ببخشید شیکر میونه کلامتون برو بخون )ادرین :ببخشید مری خانم (همراه با کشیدن لپ)ولی فعلا نه یکم بهتر شدی باشه تیکی هم بیرون معجزه گره میتونی ببنیش مری ممنون ...................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................(نقطه یعنی حرفی نمیزنند ) مرینت :حوصلم سررررررررررر رفته (گفته بودم تو داستان من هرچی که خوشم بیاد توش میارم الان بگم که یه چیزینوشتم نمیدونستید چیه نگید این تو فیلم نبود)ادرین :خب که مرینت میپره وسط حرفش :فعال سازی NT26(ان تی توانتی سیکس )آرمن فعال شو (خب توضیحی در بارهی ارمن ارمن روبات هلوگرامه که خیلی قوی به مرینت این امکانو میده که به چیز های دیگه ای تبدیل بشه بقیه هم توداستان میگم اینو گفتم چون تا اخر داستان اینو دارین در داستان عشق مغرور ولی جذاب من هم این ربات هست ) بغیه اسلاید بعد
صدای آرمن :آغاز فعال سازی مرینت : جت اسکیت (تخته اسکیت شناور )بعد یک اسکیت صورتی کم رنگ پرنگ (پسرا کله منو نکنید خب مرینت دختره ادرین هم این تختروداره که سیاهه باخط سبز )از وسط ناکجا اباد سر رسید مرینت سعی کرد سوار بشه ولی نتونس درحالی که سرخ شده بود گفت :ادری جونم کمکم میکنی ادرین مری رو بلند کرد گذااشت رو تخته خودش هم امد خب به خدا معلمم صداش در امد داره صدام میکنه تا اخراج از کلاس نشدم برو بعدی

خدافظ امروز قسمت جدید عشق مغرور ولی جذاب منو میزارم راستی عکس پارت ها و اسلاد های اخر که میزارم ربطی به موضوع داستان نداره برای غلط املایی معزرت ناضر منتشر کن لطفا بعد که کردی معرفی خودت در کامنت هایادت نره چون میخوام بدونم کی منتشر میکنه داستانمو ممنون با بای به همه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
داستانت عالیه
واقعا نویسنده ی محشری هستی
اولین لایک و کامنت
ممنون
عالیـــــــــ
ناضررررررررررررررررررررررررررر جونننننننننننننننننننننننننننن ممنوننننننننننننن