مرگ عشق10

سلام دلتون برام تنگ شده بود یا نه؟بروبعدی

وقتی برداشتم دیگه سیاه سیاه بود یکم لبامو مزه مزه کردم گفتم مزه توت فرنگییییییییییی میدم خوشمزن (روتوبرم من جناب پروووو)که هلم داد پایین گفتم چته؟گفت :باید بگیییییییییییییییییییییییییییی چت نیست این چه کاریبود که کردی هان ؟گفتم :خب زنمو بوسیدم جرم نکردم که گفت :من از کی تاحالا زن تو شدم خبر نداشتم ؟در2ثانیه پریدم روی تخت حلقه ای که تو جیبم بودو در اوردم کردم تو دستشو گفتم از الان به بعد مرینت باجیغ :پپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررروووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو پاشو برو بیرون (دمپایی بدم خدمتتون ؟مری :اگه زحمتی نیست )دیگههههههههههههه هم نیااااااااااااااا

که در یک صدم ثانیه رفت بیرون درزهن مری مرینت : یعنی الان من خوابم یا واقعا ادرین منو بوسید ؟ولی زیاد هم بد نشد وجدان :چی چی رو بد نشد ؟مری ولکن بزار دلمون خوشباشههههههههههههههههههههههه تاشب باگوشیم وررفتم 10بار زدمش به شارژشب دیگه صدای شکمم درامد خوب باید هم دربیاد از صوبح چیزی نخوردم که ادرین با یه سینی وارد شد

با خوشحالی گفتم :چی اوردیییییییییییییییییییییییییی؟ که چیزی نگفت گفتم :چیزی شده ؟که بازم چیزی نگفت من شونمو بالا انداختمو غذامو خوردم بعد دراز کشیدم اونم سینیرو گذاشت سر جاشو امد کنارم هرچی منتظر موندم بغلم نکرد خودم رفتم تو بغلش که یه لب خند زد گفتم فکر نکن دلم واست سوختا فقط چون عادت کردم اومدم (تو کلا یه روز خوابیدی چطوری عادت کردی؟)ادرین در زهن (اره جان خمدت خانم کوچولو (اگه نمیدونید بگک مری14 سالشه 1ادری15 سالشه )

کااااااااااااااااااااااااااااتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت تموم شد امید وارم خشتون امده باشه لایت نمی تونی؟؟

بای بای