امیر تو ی پارک بعد یکم حال و احوال گفت: میخوام بعد سال ها یه چیزیو بهت بگم که خیلی وقت تو دلمه
رویا که تپش قلبشو هس میکرد همینجور ساکت مونده بود که امیر بقیه حرفشو بزنه
امیر گفت:از سال اولی که همکلاسی بودیم یه حسی بهت داشتم که....
همون لحظه رویا قلبش اومد تو دهنش داشت تو دلش میگفت این یه خوابه امکنا نداره اون چیزی که من فکر میکنم باشه
امیر تو ادامه حرفش گفت: راستش من عاشقتم تا حالا این حسو به هیچکس نداشتم ازت نمیخوام الان بهم جواب بدی خواهش میکنم به حرفم فکر کن و جوابمو بعدن بهم بگو .. رویا که از تعجب نمیدونست خوشحال باشه یا ناراحت از جاش بلند شد و گفت:خد..خدافف..خدافظ و رفت و شب......
عالی بود آجی جونم ولی پلیز کره ایش کن🥺🤍
اوک پارت بعدی رو کره ای میزارم اسماشو
ببخشید اجی 💔 دیگه نمیتونم تستو ویرایش کنم
تستمو منظورم بود
خوب بود پارت 2 هم بزار✌️😍
فقط اسماشون اگه میتونی کره ای کن
اوک حتما😍مرسی❤😍