10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Aylin انتشار: 4 سال پیش 87 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام خوشگلااااااا من اومدم با پارت دوم امید وارم داستانم رو دوست داشته باشید و از تستچی عزیز هم خواهش می کنم که داستانم رو منتشر بکنه
خب دیگه حاشه نریم بریم سر داستان مون💕💕💕💕💕🤩🤩🤩🤩
یهو دیدم که آلارم هشدار آکوما به صدا در اومد😱😱😱😱اصلا حوصله ی یک شرور دیگه رو نداشتم ولی مجبور شدم در اتاقم رو قفل کردم و به پدر مادرم گفتم مزاحم نشن من میخوام بخوابم بعد هم توی اتاقم تبدیل شدم و رفتم از پنجره بیرون و رفتم سمت شرور کت قبل من رسیده بود اونجا و گفت لیدی این مثل قب یا نیست خیلی بد تره اون شرور یک موجود خیلی سریع بود که توی سرش یک هد بند داشت که از اون یک سرب امواج ارسال می کرد سمت مردم و اونها رو تهت فرمان خودش در میاورد من و کت خیلی باهاش جنگیدیم و خسته شده بودیم مجبور شدم از گردونه خوش شانسیم استفاده بکنم اون یک طناب بود🤐🤐🤐🤐یکم فکر کردم که یک دفعه کت اومد و تمرکز من رو بهم زد منم خیلی اعصبانی شدم فکر کنم خودش فهمید که چه گندی زده و زود رفت اون ور 😂😂😂😂من فهمیدم باید باهاش چیکار می کردم و....بقیه صفحه بعد 👈👈👈👈
از زبون کت نوار: لیدی من رو صدا زد و گفت فهمیده با اون باید چیکار بکنه گفت من یک سر طناب رو بگیرم خودش رفت شروره خیلی سریع بود برای همین ما هم از این استفاده کردیم و وقتی اون خیلی تند می دوید پاش به طناب گیر کرد و افتاد بعد تا ما اومدیم ببندیمش اون ما رو گرفت من اومد از پنجه ی برنده ام استفاده بکنم که اون مار رو با اون سمت حول داد و افتادیم و پنجه من خورد به دیوار بعد از بالای سرمون یک قفس افتاد و ما رو اونجا زندانی کرد و ما رو حول داد سمت یک اتاق و رفت بیرون و در رو بست بعد حاکماث توی اتاق ضاحر شد 😱😱😱😱😱 من لیدی هردومون از معجزه آسا هامون استفاده کرده لودیم و معجزه گر هامون چشمک می زدن😱😱😱😱😱بقیه صفحه بعد👈
بعد منو لیدی هر دو تای ما تبدیل به حالت عادی شدیم کهههه وااااااااااای تمام این مرینت لیدی باگ بوده😱😱😱😱 بقیه از زبون مرینت یا لیدی:باورم نمی شد که آدرین تمام این مدت کت نوار بودهههههههع اما الان اینا مهم نیست حاکماث اونجا بود و هویت های ما رو فهمید اما فکر نمی کنم بتونه به کسی بگه😑بقیه از زبون حاکماث: وای باورم نمی شد که تمام این مدت لیدی باگ و کت نوار پسرم و دختری که پسرم د...و...س.....ش داره بودن😱😱😱😱😱 من نمی تونستم پسرم رو بیشتر از این برنجونم پس ترجیح دادم اون ها رو آزاد کنم و سریع برم خونه😔😔😔😔 بقیه صفحه بعد👈
از زبون آدرین: نمی دونم چی شد یک دفعه حاکماث ساکت شد و رفت یکم مشکوک می زد ولی مهم این نبود الان مهم این هست که ما آزادیم و یک شرور اون بیرون هست و باید اون رو شکست بدیم به مرینت گفتم مرینت منتظر چی هستی؟الان یک شرور اون بیرون و ما باید اون رو شکست بدیم و اگرنه کل پاریس رو به خطر می اندازه اون هم حرفم رو تایید کرد و ما رفتیم یک گوشه و پلگ و تیکی رو تقویت کردیم و دوباره تبدیل شدیم و رفتیم این سری شرور رو گیر آوردیم دیگه لیدی گغت:شرط می بندم اون آکوما توی هد بندش هست منم اون رو در آوردم و بهش پنجه ی برنده زدم و آکوماش آزاد شدو لیدی اون رو تبدیل به یک پروانه بی آزار کرد بعد ما هم توی یک جای خلو به حالت عادی برگشتیم و بعد مرینت گفت باید ببینمت منم گفتم باشه اما کجا هم رو ببینیم؟گفت :ساعت هشت توی همون جای همیشگی (ایفل)و بعد هم رفت
ساعت هشت با آدرین قرار داشتم نزدیک به ساعت هشت شده بود من حاضر شدم و سریع خودمون رسوند پیش آدرین و گفتم سلام عزیزم گفت سلام ع....ش....ق....م بعد هم نشستیم و من شروع کردم: خب آدرین میرم سر اصل مطلب آدرین ببین امروز توی اون اتاق به جز حاکماث،من و تو هیچ کسی نبود و ما فقط از هویت های هم خبر داریم البته ما هویت حاکماث رو نمی دونیم ولی مطمئنم که به زودی خواهیم فهمید حالا ولش کن از بحث دور نشیم تو هم باید به من قول بدی که به هیچ کسی حتی نزدیک ترین کسی که داری هم نباید بگی بهم قول بده اونم گفت باشه قول میدم عزیزم بعد دیدم آدرین. با قیافه ی مسخره ای ساک وایستاده گفتم تو خوبی آدرین داری به چی فکر می کنی؟ بقیه صفحه بعد👈👈👈👈
از زبون آدرین: وااااااااااای چه رویای خوبی بود بعد یک دفعه مرینت صدام زد و همه تز فکرم پرید😑😑😑گفت دارم به چی فکر می کنم من بهش گفتم:داشتم به آینده قشنگم با تو فکر می کردم اینکه ازدواج کنیم و بچه دار بشیمو که یک دفعه گفت خب خب خب بسه فهمیدم تا تهش رو، هنوز برای اینا زوده😂😂😂😂ساعت نه شده بود و من از آدرین خداحافظی کردم و رفتم رسیدم خونه انقدر خوشحال بود که خدا میدونه بالا خره بعد از این همه خستگی امرووز یک خواب حسااااااابی به به🤩🤩🤩🤩
خب بچه ها این پارت هم تموم شد امیدوارم که دوست داشته باشید💕💕💕💕🌺🌺🌺🌺
حتما حتما حتما نظر بدید خوشحال می شم نظرتون رو درباره داستانم بدونم و اینکه اگه ارادی داشته باشه درست بکنم😍😍😍😍
تا پارت بعد خدانگهدار همگیتون خوشگلاااااااا💋💋💋💋💋💋
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
و اون عزیز دیگه ای که نام کاربریش لیدی باگ هست و براش پارت نیومده
عزیزم منم بعضی وقت ها برام تست ها لاز نمیشه ولی یه کاری کن کلا بیا بیرون دوباره وارد شو یا اینکه میتونه مشکلش کم بودن سرعت نت باشه این دو مورد رو امتحان کن ببین درست میشه یا نه و ممنون میشم که بعد بگی که با این راه کار ها مشکل رفع شده یا نه
دوست عزیزم(پریا)
چشم من سعی خودم رو می کنم که بهترین کارم رو به شما ارائه بدم و از شما هم ممنونم که داستانم رو خونید و با ارسال نظرتون خوشحالم کردید🙏🙏🙏🙏
خوشحالم که داستانم رو دوست پاشتی😍😍😍😍😍