6 اسلاید صحیح/غلط توسط: 🌼Tarane انتشار: 3 سال پیش 53 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام پارت چهار نوشتم برید بخونيد و لطفا حمایت کنید💕💕✌✌
حمایتا خیلی کمه آخه من اینقدر روی نوشتنش وقت میذارم ولی خب حمایتا خیلی کمه💔
دختره ساکت شد😐
نگاه به اون پسره انداختم نسبت به مامان و خواهرش خیلی ساکت بود 😐 نگاهمو از پسره گرفتم @ببینم می ره این پسره و دختره اسماشون چیه؟ - دختره اسمش لینا هست و پسره هم سارام @ آها اوکی نگاهی به جیمین انداختم که دیدم پوکر فیس نشسته و اون لینا ی کسافت هم داره براش عشوه میاد طاقت نیاوردم و رفتم پیش اونا @ یااااا تو مث اینکه با واقعیت کنار نیومدی که جیمین زن داره😡
#میدونم عزیز دلم . و خنده ی پر از عشوه ای کرد حرصم گرفت جیمین هیچی نمیگف انگار راضی بود از اینکه این باهاش حرف بزنه😐 & لینا لطفا مارو تنها بزار # آها اوکی😉 و بوس برای جیمین فرستاد 😡😡😡😡 @ تو برای چی گذاشتی اون کنارت بشینه & یااا من هرکار دلم بخواد انجام میدم اون غیر از حرف زدن باهام کاری نکرد منم بهش علاقه ای ندارم متوجه شدیی؟ @ آره خیلی خوب متوجه شدم . & خیل خب خوبهه حالا هم برو لباستو بپوش تا بریم هوا خیلی سرده خودتو بپوشون @ باشه😒 رفتم و لباس گرمی که با خودم آورده بودم و تنم کردم و از می ره و مامان جیمین هم خدافظی کردم و از خونشون زدم بیرون . جیمین توی ماشین منتظرم بود مث اینکه زودتر خدافظی کرده و بود اومده بود. سوار شدم و تقریبا بعد از
نیم ساعت رسیدیم خونه . بدون هیچ حرفی رفتم توی اتاق و خوابیدم .
صبح با سر صدای جیمین چشمام و باز کردم و بلند شدم . تلویزیون و روشن کرده بود و با صدای بلند آهنگ میخوند قصدش این بود که منو بیدار کنه . از توی اتاق اومدم بیرون & اوه سلام @سلام😒 & خب خوبه بیدار شدی من دارم میرم شرکت خدافظ @ خداحافظ 😐 بلاخره رفت سرکار منم جلوس تی وی نشستم و تا اومدم شبکه هارو عوض کنم یادم افتاد که امروز قرار دونگ کیونگ بیاد اینجا😯 اوه یادم رفته بود احتمالا تا یک ساعت دیگر اینجاست خب خونه که تمیز بود رفتم دم در یخچال همه چی بود کلا جیمین عادت داشت یخچال و همیشه پر کنه اگه خالی میشد خودش میرفت خرید میکرد . همه چیز اوکی بود . رفتم رو مبل نشستم که یه نفر در زد رفتم در و براش باز کردم دونگ کیونگ بود @سلااامممم😍
مم😍 + سلام ا/ت خانم خوبی 😑 @ خیل خب حالا دونگی + هزار بار بهت میگم نگو دونگی😐 @باشه حالا + نمیتونم بگم ازت عصبانی ام چون بی نهایت دلم برات تنگ شده بودد😢 @ منم همینطور😢 همو بغل کردیم . @ بیا بیا بشین + اوکی😁 راستی اون جیگری که تور کردی عکسش و داری؟؟؟😂 @ عا آره الان میرم از توی اتاقش میارم + ا/ت !! @ ب..بل..بله؟ + مگه تو و جیمین اتاقاتون جدا هست؟ @ خ..ب خب نه اون اتاق . اتاق کارشه😅 + اهاپس اوکی . @ من برم عکسو بیارم . رفتم توی راهرو هر چقد نزدیک می شدم استرس میگرفتم که نکنه در اتاقش قفل باشه با استرس دستم و روی دستگیره سرد اتاق گذاشتم چشمامو بستم و دستگیره رو کشیدم پایین در با صدای چیکی باز شد نفسمو و با خیال راحت دادم بیرون رفتم توی اتاقش تا حالا اتاقش و ندیده بودم خیلی قشنگ بود بالای تختش عکسشو دیدم خیلی ناز و کیوت بوددد😓
برش داشتم و از اتاق اومدم بیرون و به طرف دونگ کیونگ رفتم + چقد لفت دادی 😐 بده ببینمش😎 عکسو دادم به دستش + وایییی چقد جذابهه خیلی اشغالییی چه تیکه ای گیرت اومده😂👌 لبخند مصنوعی زدم . دونگ کیونگ خیلی تعریف و تمجید کرد از جیمین بلاخره وقت ناهار شد با خیلی اصرار بلاخره دونگ کیونگ راضی شد بمونه ولی هنوز دونگ کیونگ داشت درباره جیمین حرف میزد واقن مخم پوکید😟 در توی قفل چرخید و منو دونگ کیونگ سرامون چرخید به طرف در جیمین اومد داخل منم برای اینکه دونگ کیونگ شک نکنه رفتم سمت جیمین @ عا سلام عشقم اومدی و یه لبخند دندون نما زدم. جیمین هنگ کرده بود این رفتارام براش قابل هضم بود😂 هنوز م
متوجه دونگ کیونگ نشده بود هنگ نگاهم میکرد سریع کتشو از تنش کندم و اویزون کردم + سلام .جیمین نگاهی به دونگ کیونگ انداخت تازه متوجه اون شده بود و از هنگی در اومد😂😐 & عا سلام + من دوست ا/ت هستم & آها ببخشید خوشبختم بفرمایید . جیمین و دونگ کیونگ نشستن منم رفتم ناهار و بیارم سر میز یه صندلی برای دونگی آوردم و ناهار و روی میز چیدم . @ دونگ کیونگ. جیمین بیاین ناهار . هر دوشون اومدن . جیمین برای اولین بار میخواست جلوی خودم از غذا بخوره ذوق داشتم که ببینم چی مگه ولی بدون اینکه چیزی بگه ناهارشو خورد از سر میز رفت حتی جلو دونگ کیونگ هم بهم چیزی نگف. 😢
ولی دونگی در طول غذا خوردن همش به به و چه چه میزد. میز و جمع کردم و خودمم رفتم پیششون. یهو تلفن خونه زنگ خورد جیمین و دونگ کیونگ غرق فیلم دیدن بودن خودم پاشدم و رفتم سمت تلفن @ الو ^سلام صدای نازک یه دختربود @ سلام شما؟ ^ شما همسر آقای پارک جیمین هستین ؟ @ بله خودم هستم شما؟؟ دختره تلفن و قطع کرد @ الو الو ...الو ولی قطع کرده بود . حتما یه مزاحم بود .
تمااممم🍓
امید وارم از این پارت خوشتون اومده باشه💓
تا پارت بعد خدافظظظ🌿🍭🌼💕🍓
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
عالی هست من همش میام چک کنم ببینم گذاشتی یا نه وقتی میبینم نزاشتی میرم از اول میخونم 😁😁
مرسی عزیزم خوشحالم کردی😻❤
من پارت بعد و گذاشتم منتشرش نمیکنن که💔
عالی بود عزیزم دمت گرم زود پارت بعد رو بذار باشه 🥺🥺
مرسی عزیزم🍫💜
چشم💓
ممنونم گلم
اجی خیلی قشنگه🥺✨
منتظر پارت بعدم
ممنونم اجی🍓🌺
همین زودیا میزارم پارت بعدیو 🌼
عالی بود
ممنون گلم💜🌼