سلام تو سوآه ای دختره پولدار مادر اروپایی و پدره کره ای تو فرانسه با پدر و مادرت زندگی میکنی اما میخواید برید کره (اینجا بی تی اس هنوز نیست)
سوآه=مامان من همه ی لباسام و برداشتم مامانت=باش بدو پروازمون دیر شد سوآه=اومدممممممم پدرت=ای خدا بدویید از طرف فرودگاه دارن زنگ میزنن مامانت=سوآهههههههه سوآه=خب بریم (رفتید کره جنوبی)
سوآه=با خوشحالی وارد ماشین شخصی مون شدیم گفتم سلام سئول من اومدم نفس عمیق کشیدم خیلی خوشحال بودم مامانت=سوآه بیا بریم برای دانشگاهت ثبت نام کنیم پدرت=راننده به سمت دانشگاه تیاگو برو راننده=چشم (بعد نیم ساعت) سوآه=کلاه باکتمو گذاشتم رو سرم عینک دودی و ماسکم رو زدم وارد دانشگاه شدیم جوری که اصلا قیافم معلوم نبود وارد شدیم دانشجو ها بهم زل زده بودن و پچ پچ میکردن به جز یکی شون که یکی صداش کرد فک کنم اسمش تهیونگ بود رفتیم اتاق مدیر مدیر لی=نام سوآه=سوآه هستم مدیر لی=فامیلی سوآه=کیم مدیرلی=از فردا بیا اینجا اینم لباس فرمت (یک روز بعد)
سوآه=از خواب بیدار شدم یه دوش کوچیک گرفتم موهامو با سشوار خشک کردم لباس فرمم رو پوشیدم یه رژ کم رنگ زدم موهامو باز گذاشتم عطرم و زدم کوله ام رو برداشتم رفتم پایین یکی دونات با شیر خوردم پدرت=با بادیگاردت برو سوآه=باش بریم بادیگارد=بریم خانم دره ماشین و واست باز کردن سوار شدید و رفتید
(جلوی در دانشگاه) سوآه=از ماشین پیاده شدم بادیگارد پشت سرم بود وارد دانشگاه شدم یه دختر اومد سمتم که بادیگارد مانعش شد بادیگارد=نمیتونید نزدیک خانم بشید یه پسر ام که دیروز دیدم اسمش تهیونگ بود داشت چرخ میزد اونم بادیگارد داشت انگار مثله من بود سوآه=جک سخت نگیر(جک اسمه بادیگارده) جک=آخه خانم سوآه=جککک جک=چشم خانم دختر اومد جلو دختر=سلام من نانا ام دخمل کیوت اینجا فک کنم تو مغروری خانم سوآه=با چشمای سردم یهش نگاه کردم من کیم سوآه ام بهم نگو خانم و مغرور باشم به تو ربطی نداره با تنه از کنارش رد شدم
داستان از زبان تهیونگ تهیونگ=دختره با سردی از کناره نونا رد شد نونا دوست بچگیام بود نونا=ازم خوشش نیومد🥺تهیونگ=نونا تو فقط دوست داری رفیق جمع کنی بس کن نونا=آخه رفیق خوبه تو ام مثله اون دختره سوآه مغروری برو گمشو نونا با تنه از کنار تهیونگ رد شد تهیونگ=پس اسمش سوآهه
استاد وانگ=سلام بچه ها امروز دانش آموز جدید داریم بیا تو سوآه=رفتم تو استاد وانگ=خودت رو معرفی کن لطفا سوآه=من کیم سوآه هستم من دو رگه ام مادرم اروپایی و پدرم کره ای هس توی فرانسه به دنیا اومدم استاد وانگ=برو اون جا بشین سوآه=دیدم که هیشکی اونجا نیس با خوشحالی رفتم اونجا نشستم زنگ نهار خورد که یکی بهم خورد برگشتم اون پسره تهیونگ و دیدم که به موهام آدامس چسبونده بود داد زدم سوآه=هی چکار میکنی مگه کوری چرا به موهام آدامس چسبوندی تهیونگ=ادامه داره با پوزخند رفت از اعصبانیت قرمز شدم یه دختر اومد کمکم کنه سوآه=اگه میخوای کمکم کنی گمشو دختر رفت پوزخند زدم چشمم به پاکت شیر افتاد بزش داشتم و بدو بدو رفتم با دندونم بازش کردم و پرت کردم رو صورت تهیونگ
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
چیکار تهیونگم دار😑
ادامه بده کیوتی
حتما عسلم🥺❤