رویای میراکلس فصل2 قسمت 2

سلام بر دوستان گلم و اما شرت این بار 10لایک و 10 کامنت. راستی منم حالا میتونم ناظر بشم 😀😉😊

صدا : و اما امتحان اول من شما ها رو از هم جدا میکنم و با خود شرورتون مواجه میشوید😈.لیدی باگ و کت نوار: چییی😨! راوی: و یهو لیدی باگ کت بلنس رو میبینه کت بلنس:به به مرینت خودم چه خبر ؟خیلی وقته همو ندیدیم لیدی باگ : نه مگه من تورو و دنیا رو نجات ندادم؟ صدا: بهت که گفتم از اون طرف هم کت نوار گرفتار جنگ با شرور تو شده .(اسلاید بالا عکس کت بلنس)لیدی باگ : تو که دیگه دنبال مجزه گر من نیستی .کت بلنس:نه من دنبال نابودی تو هستم 😉 .

کت نوار : لیدی باگ؟ لیدی دراک: نه من اون نیستم من لیدی دراک هستم.و شروع میشود جنگ بین ما .راوی: و بعد از ۱۰ دقیقه کت نوار با یه حرکت با چوب دستیش زد توی گوشواره لیدی و یهو لیدی دراک ناپدید شد. صدا: افرین کت نوار اما باید ببینیم لیدی باگ هم موفق میشه یا نه توی دل کت نوار : من به تو باور دارم بانوی من ،تو از همه کس بهتری .لیدی باگ : دیگه کاری از دستم بر نمیاد لاکی چارم،اینه؟ منظورش چی کت بلنس : از اون یویو هم چیزی در نیومد حالا نوبت منه لیدی باگ : یهو امد کتاکلیزم رو پرتاب کرد منم اینه رو روبروم گرفتم ...

راوی:وکتاکلیزم به اینه خورد وبرگش به کت بلنس و یهو ناپدید شد. کت نوار: یهو دید یه دیوار ناپدید شد و من لیدی باگ رو دیدم،عزیزم لیدی باگ:صدای کت رو شنیدم اینه رو اوردم پایین ،عشقم😢همو بغل کردیم صدا: خوبه افرین از اولین قسمت خوب در رفتین اما مراحل بعد رو به همین سادگی نمیتونید رد کنید 😉 (عکس لیدی دراک رو در این اسلاید گذاشتم)(اما مرینت هم هر طوری باشه خیلی خوشگله♡) (اجی های گلم شما ها هم من خیلی دوست دارم ♡♡♡♡♡♡

و اما امتحان دوم شما باید از این تله در راه رو رد بشید. (شامل تیر، سنگ های گرد ،تیغ ها ، بعضی از سنگ های زمین در میرن)لیدی باگ : کت نوار کار سختی در پیش داریم کت نوار : اره چه جورم کار سختی .بریم که رفتیم راوی:خب دوستان گلم برای اینکه زیاد طولش ندیم ،کتنوار و لیدیباگ از اون مرحله هم به خوبی رد میشن .صدا:خب اینم امتحان اخر . شما باید با من مبارزه کنید (واز سایه میاد بیرون) (عکس این اسلاید اون زن)

لیدی باگ : تو کی هستی؟ صدا : من کاترینا نگهبان این معجزه گر هستم . کت نوار : بیا شروع کنیم تا زود تموم بشه . کاترینا : یه نکته اگر شما برنده شدید بعد از برداشت معجزه گر فقط 1 دقیقه وقت دارید که بعد از برداشت معجزه گر از اینجا بیرون برید. لیدی باگ:حمله ... راوی : بعد از کلی مبارزه کاترینا رو نابود کردن و یک در باز شد. لیدیباگ: نگاه کن اونجاست کت نوار : بالاخره تونستیم ..... برداشتمش (اسلاید بالا عکس معجزه گر ققنوس)لیدی باگ :داره اینجا نابود میشه بدو بریم . . . . . . . . هوف بالاخره موفق شدیم کت خیلی خوشحالم که هم تو سالمی هم با این کار داریم دنیا رو نجات میدیم .😊😄 کت نوار : منم همین طور 😘

سلام به اجی های گلم ببخشیدا یه خورده کم مینویسم اما من تمام سعیم رو میکنم که زود زود بزارم اما چون این روزا من میرم مدرسه کم وقت میکنم که داستان رو بنویسم . و باز هم منو ببخشید😔