
سلام سلام من برگشتم امیدوارم که بازم مثل قبل کلی از داستان لذت ببریم
(دوستان گلم چون نمیتونم اسم این پارت را طولانی بنویسم اسمش جنگ ناپایدار است ) لیدی باگ: کت نوار تو از چپ برو منم از راست میرم .کت نوار:باشه کالن:روح های سیاه من حمله کنید👻(کالن تمام قسمت روح های بد انسان ها رو جمع کرده و اگر دور یک یا چند نفر جمع بشن روح اون یک نفر هم احاطه میکنن و توی شهر هرج و مرج راه میوفته) کت نوار:الان چی کار کنیم 😅 لیدی باگ:نمیدونم کارکی و تک بای:ما هواتون رو داریم شما برید سراغ کالن (کریس=کارکی) (کامیلیا=تکبای) لیدی باگ: ممنون بچه ها

کالن: فکر کردین اینطورب میتونین منو شکست بدید ها هاها😃 کتنوار و لیدیباگ: تیکی و پلگ با هم متحد بشید نیروهای یگانگی فعال شید🐾🐞 🐉 لانسی: حالا ما دو روح در یک بدن و با نیروهای قوی تر هستیم . کالن: روح های من حمله ....... گردباد ارواح 👻 (لانسی همون لیدی،کت هست)
لانسی لیدی: برتاب گلوله های اتشین🔥 کالن : یادتون رفته اینا روح هستن،هیچ چیزی روی اینا اثر نداره ، فقط اونا روی شما اثر دارن (شاید الان بگین که این نامردیه که من به دشمن همچین نیروهایی دادم ، اما خب من در این باره حق دارم پس باید صبر کنید که چرا کردم؟!)راوی: تمام ارواح به لانسی حمله کردن درون لانسی کتنوار: بانو من هیچ چیزی نمیبینم لیدیباگ: کتنوار کجایی من هیچی نمیبینم اهای کت کجایی راوی : چون ارواح دور اژدها را گرفتن نه لیدی نه کت خبری از هم ندارن و صدای همو نمیشنون کالن: کارتون تمومه😃
لیدی باگ:اینجا کجاست؟ کسی هست؟ راوی:در اون طرف هم کتنوار همچین سوالاتی میپرسید، هر دو سرگردان در تاریکی مطلق میچرخیدند. صدایی از درون تاریکی گفت: دوستان من خودتان را بیشتر از جادویی که دارید تصور کنید. تبدیل به یه اژدها اخرین نیروی شما نیست، اگر به قدرتی که دارید ایمان کامل داشته باشید هیچ کس و هیچ چیز حریف شما نمیشه، جادو قدرتی بی حد و مرز برای شماست. کتنوار: این صدا از کجاست؟ تو کی هستی. صدا: فکر کنید من مادر تمام قدرت ها هستم☆ (لیدیباگ و کتنوار هنوز همو نمبینن و صدای همو نمیشنون) کتنوار و لیدیباگ:این نور چیه؟💥
راوی:ناگهان در دنیای اصلی نوری شدید دور لانسی رو گرفت روح ها خیلی سریع عقب نشینی کردن...و لیدیباگ و کتنوار به شکل خودشون برگشتن لیدی و کت: حمله لیدیباگ: دوستان همه با تمام قدرت به جلو حمله کنید ، باید باهم به کالن برسیم. راوی: خلاصه بعد از کلی مبارزه با کمک نور ارواح رو شکست دادن کتنوار: کارت تمومه کالن😉 لیدیباگ: دوستان همهگی وسایلی که از معجزه گرتون هست روی هم بزارید. راوی: یویو. چوب دستی. چتر. ساز. سپر. فلوت.... رو روی هم گذاشتن یهو نوری رنگی از تمام وسایل در امد و به سمت کالن رفت کالن: نه این چیه نههههه ابرقهرمانها: ارهههه هورا شکستش دادیم 😄😆🤩🥳 لیدیباگ:معجزه اسا راوی: همه چیز به حالت اول برگشت (اون اژدها با استفاده از گردونهی خوشانسی فهمیدن باید چیکار کنن که بشه) راوی:منظورم از حالت اول یعنی همه چیز به حالت اول برگشت...............

مرینت:چشم هامو باز کردم. تیکی:مرینت مرینت سریع پاشو اهای مرینت. ادرین: چشم ادمو باز کردم ، پلگ:اهای ادرین ادرین بلند شو مرینت و ادرین: من کجام؟ (خب دوستان قسمت بعدی قسمت آخر هست که قراره هیجان و شادی را به همراه داشته باشه پس تا قسمت بعد خداحافظ 👋🏻)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود امیدوارم مشکلت زودتر حل بشه اجی غزل
سلام . مرسی اجی خوشگلم♡ خیلی دلم برات تنگ شده بود . خیلی وقت بود خبری ازت نبود نگرانت شدم
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
ممنونم . عزیزم من از این به بعد از این پروفایل جواب میدم بخاطر اتفاقاتی که افتاده من از این پروفایل جواب میدم . اگر هم شد لطفا این پروفایل رو دنبال کنید
باش ممنون