سرنوشت من¹⁰

رسیدم همیشه دوست داشتم بیام فرانسه و بالاخره به آرزوم رسیدم اول رفتم هتل تا بعدش بتونم یه خونه اجاره کنم .............. رسیدم به هتل رفتم یکم استراحت کردم بعدش باید میرفتم تو دانشگاه ثبت نام میکردم آماده شدم و پامو از در گذاشتم بیرون که یادم اومد مدارکمو بر نداشتم (راستش من یادم رفت بنویسم) راه افتادم دیرم شده بود داشتم میدویدم که با کله رفتم تو تیر چراغ برق (فکر کردین خورد به پسر؟)(درست فکردین )یهو یه پسره اومد کمکم کرد وسایلم رو جمع کنم و قرار شد برای تشکر ازش فردا اونو توی کافه قهوه ممنون کنم

رفتم ثبت نام کردم و در کمال ناباوری فهمیدم اون پسره همکلاسی منه و اسمش الکس و از آمریکا اومده و (الکس&) & ببخشید خانم ؟ +ا/ت هستم کیم ا/ت &خانم ا/ت اگه وقت داشته باشید همین الان بریم قهوه بخوریم +البته چرا که نه اما من کافه خوب نمی شناسم شما بگید کجا بریم من حساب میکنم &کافه باران(من در آوردی)

رفتیم تو کافه نشستیم و قهوه سفارش دادیم یه سکوت سنگینی حاکم بود و من تو افکار خودم بودم وای این پسره چقدر خوشگله نکنه عاشقم شده نه بابا ما یک ساعت بیشتر نیست همو دیدیم وای خدا اگه عاشقم شده باشه چی بگیم تو افکار خودم بودم که گوشیم زنگ خورد

دیدم کوک تماس تصویری گرفته کوک:سلام ا/ت خوبی به سلامت رسیدی +ممنون اره بقیه کجان کوک:شوگا که طبق معمول خوابه منو ته هم که در خدمتیم نامجون داره آهنگ می‌نویسه بقیه آن بیرونن +سلام ته ببخشید ندیدمت ته:سلام +یونهای چطوره؟ ته:امروز به همه ارمیا گفتم که دارم قرار میزارم باورت میشه ؟ +اره چرا نشه حالا باید یه زن خوب برا جین پیدا کنم دیگه کم کم داره پیر میشه🤣 کوک:هی اگه جلو خودش بگی موهاتو از ته می زنه وایسا ببینم اون کیه ای ا/ت نامرد قرار نبود قرار بزاری آهان پس نرفتی فرانسه که درس بخونی رفتی دوست پسرتون ببینی گوشی رو بده بهش چهار تا کلفت بارش کنم دست از سر تو برداره +. هویییییی وایسا باهم بریم این آقا همکلاسیمه کوک :آها ببخشید خب خوش باشید خداحافظ &:کی بود +هیچی برادرم بود فکر کردم دارم قرار میزارم &آهان اونوقت چندتا داداش داری +۷ تا چطور مگه (اینو که شنید رنگ از صورتش پرید) &هیچی😅

قهوه مونو خوردیم و رفتیم ....... صبح شد و اولین روز دانشگاه و من طبق معمول خواب موندم سریع رفتم لباسامو پوشیدم و بدو بدو رفتم سر کلاس ولی مثل اینکه یه نفر دیگه هم خواب مونده دستم و تکون دادم و گفتم الکس &اااااا/ت +چیشده چرا دم دری &هیچی دیر اومدم میترسم برم تو + اشکالی ندارند من درو باز میکنم خودمو میندازم تو بعد تو پشت سر من برو &باوشع +درو باز کردم و بلند گفتم سلامممممم همه نگاه ها به سمت من جلب شد و الکس از پست من رفت استاد :دیراومدی صداتم میندازه تو سرت برو بشین سر جات ذهن ا/ت (مگه معمولا تو فیلما پسرا بخاطر دخترا فداکاری نمی کنن هعیی زمونه عوض شده)

👋🏻خب این پارتم تموم شد👋🏻