
ببخشید دیر شد
از زبان رونا: من سوار ماشین بودم با یکی از باند شوگا من را تا خونه رسوندن و بعد سریع رفتم تو خونه خیلی تو فکر بودم خیلی . شوگا مظلوم شده بود اون همون کسی نبود ک قبلا دیده بودمش مثل بچه کوچولو شده بود و دلش میخواس مامانش نازش کنه . رفتم رو تختم و نشستم سرمیزم دیدم حوصله درس ندارم سریع رفتم رو تخت و با افکارم درگیر دم و خوابم برد . دیلیلنگ دیلینگ ..... ساعتم زنگ خورد حاضر شدم ورفتم دانشگاه تو راه هم فکرم مشغول بود ولی سعی کردم ب خودم تسلط پیدا کنم سر کلاس رفتیم ک استاد اومد و شروع کرد به تدریس و بعد مدیر دانشگاه اومد و گفت برای ولین بار قراره ی اتفاقی بیوفته ک سورپرایز شید
همه متعجب بودن ب جز جنی چون باباشمدیر دانشگاهه حتما خبر داشت ولی مدیر گفت زنگ یکی مونده به اخر بهتون میگم تا امروز در دریس هاتون ب مشکل برنخورید مثلا اوجش میخواس چی باشه؟؟؟؟ هیجان داشتم . زمان گذشت و تو زنگ دوم مینهو اومد دنبالم و گفت:روناااا چرا نیومدی پایین؟ منتظرت بودم ....... اخ اخ ب کل یادم رفته بود گفتم : ببخشید حواسم نبود ....اومد تو کلاس و باز غش و قوش دخترا بلند شد نشست کنارم _چرا لبت زخم شده؟؟؟؟؟؟؟؟نکنه..... +نهههههه چی داریس میگی با ی نفر دعوام شد _کی؟؟ +تو نمیشناسی مینهو سریع رفت طرف یکی از بچه ها و ازش پرسید اونم مثل هیپتونیزم شده ها گفت کار جنی بوده
بعد سمت من برگشت _ک نمیشناسم اره؟؟؟؟؟؟؟ +وایسا بهت توضیح بدم _برو کناررررر +الان میخوایچ کار کنی؟؟؟ بری پیش جنی؟؟ _ب تو مربوط نیست من یهو عصبانی شدم و گفتم +ب من مربوطه اتفاقا کسی ک نباید دخالت کنه تویی ما حتی دوست هم نیستیم مینهو زل زد ب من و راه و باز کرد و رفت کلاس داشت شروع میشد و بچه ها وارد کلاس شدن و جنی با تاخیر اومد گریه کرده بود و شوکه شده بود _
لایک کن فالو کن لطفا کامنت بزار اون پیج را چک کنید کلی تست تو راهه
زنگ کلاس تموم شد و من رفتم تو حیاط ک دیدم ی نفر منو کشید ی جایی جیغ زدم ولی کسی صدامو نشنید دیدم چن تا پسر کنار راه پله جمع شدن و من دقیقا وسطشون بودم خیلی ترسیدم کیکیشون دهنمو بست . و انداختنم زمین بعد از پشت سرم یکی شون دستامو بست بعد ی نفر ک امگار رئیسشون بود بلندمکرد و گفت بهت خوش میگذره قول میدم ساکت باشی دهنتو باز کردم من فقط گریه میکردم یهو اومد طرفم
که مینهو اومد و زد پرتش کرد پایین سریع دستاموباز کرد یکیشون مینهو را زد من دویدم رفتم تا کمک اوردم خیلی سریع وقتی ائن پسر ها را از مدرسه اخراج کردن و بردنشون دفتر رفتم پیش مینهو +حالت خوبه؟؟؟؟ _اره +ببخشید و ممنونم یهو مینهو بغلم کرد ضربان قلبم رفت بالا
اسپویل: تو ... داری میگی تو شغلت اینه؟؟؟؟ گیج شدم شوگااا باید کمکش کنم
بایییییییییییی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی خوبه اپارات بعدی هم بزار
پارت ببببععععععععععهههههههههعد
چرا پارت بعدی رو نمیزاری
منم دوس تت دارمممممممم ❤❤❤❤❤❤
هق مرسیییییییییییییی
💛💛💛💛
سلام عاجی
اتنام دلم خیلی واست تنگیده بوووو تست عالیییی
نمد هانیا بهت گفته چیشده یا ن ولی اگ میخا چیزی بدونی ی سر ب نظر سنجیم بزن
الی اتنا عاجی اتنا خبببببب
هق هق تو کماسسسسسسسسسس هقققققق
چییییییییییییییییییییی
الکی میگی امکان نداره
پارتع جدید اومده اونوخ منه کور ندیدم شرمنده
هعی چی بگم
بر تبل شادانه بکوب🤲پیروز و مردانه بکوب🤲خدایا شکرت🤲
هر روز فکر میکردم نکنه دیگه داستان ننویسی🥺🥺
عالیه بازم ادامه بده😉💜
جررررررررررررر
ن وقت ندارمممممم
حتماااااااااااا لاولی
آره الان دیگه اکثرا سرمون شلوغ شده اشکالی نداره💜به سلامتی خودت فکر کن💜تو مهم تری😘
عالی کامنت اول هوووووراااا
اینقد خوبه؟؟؟؟؟؟
مرسیییییییییییییییییییییییی
اره عالیه عالیه عالیه عالیه عالیه عالیه عالیه عالیه عالیه عالیه عالیه عالیه عالیه عالیه عالیه عالیه