
گابریل : واقعا چه پسر بیشعوری دارم 😡ناتالی ماشینو حاضر کن میریم خونه ی آدرین 🤦 ناتالی : اما گابریل تو باید خودتو کنترل کنی 😶ببین مرینت تنها کسیه که آدرین پیشش خوشحاله گابریل : اون دختر نه تنها پسرمو شاد میکنه بلکه براش خطرناک هم هست 😠 ناتالی : ببین میدونم که نمیتونم جلوتو بگیرم ولی آدرین پسرته نمیتونی آنقدر راحت ناراحتش کنی😞 گابریل : من ناراحتش نمیکنم به فکر خودشم😡 ناتالی : گابریل اما .... گابریل : گفتم ماشینو حاضر کن 😡
گابریل و ناتالی رفتن خونه ی آدرین و ناتالی در زد 💔 مرینت : ای بابا تا ما میخواهیم بریم یکی میاد برم ببینم کیه عشقم😐❤️ آدرین : باشه عزیزم 😍 ناتالی : خانم دوپن چنگ سلام میتونیم باهام صحبت کنیم 😕 مرینت : امم سلام باشه حتما فقط یه لحظه صبر کنید به آدرین خبر بدم ☹️ ناتالی : نه ! میخواهیم با خودتون صحبت کنیم اگر هم میشه بریم یه جای دیگه بی زحمت آدرین نفهمه ممنون 🤝
مرینت : آها باشه چیزی بهش نمیگم من سریع میریم لباس میپوشم میام ببخشید یکم منتظر بمانید الان میام ☺️ آدرین : عشقم کی بود ؟😊 مرینت : اممم عزیزم آلیا بود میخوایم باهم بریم بیرون آخه میدونی امم... بهش قول داده بود به کل فراموش کردم میشه یه دو سه ساعت بعد بریم 😟
آدرین : باشه عقشم ایب نداره فقط خیلی مواظب باشین 😊❤️ مرینت : باشه عزیزم بای 👋🍓 آدرین : خداخافظ عزیزم خوش بگذره 😍🍓 مرینت : امیدوارم کار مهمی بوده باشه چون واسه این به آدرین دروغ گفتم 😞💔 ناتالی : خیلی مهمه 😶🔪 مرینت : حالا کجا میخوایم بریم ناتالی : بفرمایید توی ماشین گابریل خان منتظرتونه اون موقع میفهمین 🙄
مرینت : آهان 😶🤝 گابریل : خوش اومدید خانم دوپن چنگ خیلی ممنون که قبول کردید 🙄میخوام یه جایی ببرمتون که کیف کنید ☺️ مرینت: 😳آهان ممنون مرینت یواش به تیکی گفت : تیکی فکر کنم این قضیه یکم داره ... بد میشه آخه گابریل هیچ وقت اینطوری نبود 😟کم کم دارم ازش میترسم 😟
امیدوارم لذت برده باشید 🍓🌈 تا پارت دیگه بای بای 💖✨
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بزار پارت بعد و دارم دق میکنم
باشه آجی جونم الان میزارم
فدات😘
عالی
ممنون
خواهش
عالیییییییی بود آجیییی .
بلایی سر مرینت بیاد.............
ممنون آجی
¯\_(☯෴☯)_/¯
و الهی منم میتونستم این ملیکا رو.....،
بعدییییییییییییییییییی
😂😂😂😂😂یاعلی حالا اخرش چی بود ؟
عالی بود آجی 💗
ممنون آجی جون