سلام
بچه ها من عکس ادرینا اینجا میزارم به آخرش ربط داره☝(از زبان مرینت هست هنوز) که یهو خوردم به کسی چشمام اشکالود بالا اوردم🥺ماریا بود گفت چی شده منم همه ماجرا واسش تعریف کردم وقتی تموم شد دیدم رسیدیم خونه مامان بابا نبودن رفتیم بالا
ماریا در بست و گفت شاید اشتباه دیدی عکس نشونش دادم قیافش رفت تو شک هر موقع بی نهایت عصبانی میشد این شکلی میشد یک نگاه به عکس انداختم و گریه کردم
رفتیم خونه ماریان اینا ادرینا فقط بود واسش ماجرا تعریف کردیم خیلیییییییییییییی عصبانی شد من از اولش گریه میکردم
تا اینکه ماریان اومد تا من دید پرسید چی شده ادرینا هم براش تعریف کرد ماریان خیلی از دست ادرین عصبانی شد و میخواست بره ادرین بزنه که ما نزاشتیم
یکهو زنگ خورد ادرینا در باز کرد یکهو دستش مشت کرد و میخواست کسی که پشت دره بزنه اما نزد اومد اونور و یکی پشت سرش اومد ادرین بود تا دیدمش زدم زیر گریه
از زبان ادرین: رفتم تو دیدم مرینت داره گریه میکنه رفتم ب.غ.ل.ش کردم گفتم چی شده ع.ش.ق.م که گریش بیشتر شد از زبان مرینت : وقتی ادرین گفت عش.قم بیشتر گریم گرفت😭😭😭
از زبان ادرین: یکهو ماریان دستش رو مشت کرد و میخواست بزنه منو که مرینت گفت ولش کن ماریا گفت کث.افت 😳😳قیافم😳😳این بود مرینت یک عکس نشونم داد که من و لایلا بودیم و رفت
(فلش بک به زمانی که لایلا با ادرین) از زبان ادرین :تو پارک نشسته لبودم که لوبیا(ایشون به لایلا میگن لوبیا ) اومد سمتم و یکهو بغ.لم کرد سریع از خودم جداش کردم بهش کلی فوش دادم ناراحت شد و رفت(زمان حال) پس مرینت خیلی زود قضاوت کرده مریینت نرو 😭😭😭 ۳ ماه بعد (دلم به حالتون میسوزه بیاید نتیجه ادامه داستان)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بچه ها میخواستم بگم من پارت بعدی نوشتم ولی هنوز تو بررسیه الان سه روزه که توی بررسیه
عکس اسلاید اول عکس مارینا هست اشتباه نکشتم
پارت بعددد
حتما الان میرم مینویسم
من الان سه روزه که پارت بعدی را نوشتم ولی هنوز تو بررسیه
اره نمی دونم چرا تستچی مشکل پیدا کرده من پارت بعد کمیکم رو گذاشته بودم یک هفته تو بررسی بود آخرشم نه تنها بررسی نشد بلکه پاک هم شد
بسیار زیبا
ممنون
عالییییییییی
😘😘
ممنون
عالی
میسی