سلام من برگشتم با یه قسمت دیگه از داستان اگر قسمت قبلی رو نخواندی برو اول اونرو بخون بعد بیا بعدشم قسمت بعد یه چالش بود برو اول انجامش بده بعد بیا این داستان رو بخون خب زیادی حرف زدم بریم سراغ داستان
خلاصه :امروز روز تولد یوکیه وقتی یوکی به مدرسه میرسه ساکورا اسم اون رو باصدای بلند داد میزنه و یوکی هم از خجالت آب میشه و یه دعوای جانانه میشه که یه هو (اینجا یه چیزی رو جا انداختم که الان میگم)یه نفر دستش رو مبازره رو شونه ی یوکی یوکی که یک کوچولو از دست اون فرد فاصله گرفته بود و میخواست بچرخه و اون فرد رو ببینه اون فرد موهای یوکی رو میکشه
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
مرسی جالب بود خوشم اومد
عالیه 😁💗💗
عسلی چند سالته🤔😑😐من ۱۱ سالمه
۱۳سالمه دارم ۱۴میشم😁
زی زی یا همون زینب یه دوست زی زی هم دارم اسمش زهراس 😂🤣😂
عسل جون ببخشید کیبوردم عادت کرد به کلمه یوکی من نوشتم یکی نوشت یوکی 🤦♀️
فدا سرت گلم
ای چه وضعشه کیبوردم تمام حرفامو بر عکس میکنه قسمت 4 گذاشتم عشقیا
قسمت ۳ در حال برسیه اونم فردا پس فردا میادممنون که نظر میدید عشقیا 😍😘🤗😊😉از این به بعد بعضی از قسمتها شما باید بگید عکس قسمت عکس کی باشه😉🤗😊(یکی نیس بهم بگه چرا همش این شکلک ها رو بکار می بری😐😑)خلاصه ممنون که حمایت می کنین بابای😍😘😗😙😚☺🙂🤗😊🙋♀️
خیلی باحاله لطفا تا آخر ادامه اش بده
به به میببنم تو هم رمان مبنویسی خیلی خوبم مبنویسی آفرین😂 مرسی که تو داستانم نظر دادی تا دوروز میخندیدم با اون نظرت😂😂😉😉
ممنون که نظر دادی😚☺🙂🤗😊😉 _ کدوم نظر🤔😅آها نکنه دستموزدمو بده رو می گی 😂😂😂🤣🤣🤣😅البته نمی دونم به تو این نظر رو دادم یا یوکی دیگه آخه به دو نفر همچین نظری دادم خلاصه ممنون که نظر دادی 😂😁🤣😂😂🤣😂😂😅😅😆😅😆😆😉😉😆😉😉😊😚😚☺🙂🤗🤗😙قسمت بعدی هم سریع بزار😉
😂😂به من دادی خواهرم هنورم وقتی نظرتو میخونم خندم میگیره😂 راستی منکه اسممو کفتم اسم تو چیه