سلام بچه ها👋🏻 پارت ۲ 🐞🐾ladybug 4🐾🐞 است . امیدوارم خوشتان بیاد 😊نظر فراموش نشه🙂عاشقتونم😘😍 خب برین شروع کنیم🥰🥰🥰
از زبان آدرین:دیدم مرینت افتاد توی بغلم.
خیلی ترسیده بودم. تبدیل به گربه سیاه شدم و مرینت را به بیمارستان بردم و دکتر دیدندش و گفتن:چیزی نیست شوکه شدن گربه سیاه. و بعد هم رفتم پیش مرینت هنوز بیهوش بود بردمش خونه و گذاشتمش روی تخت و بعد از ۳ ساعت که توی چشم های دریاییش غرق شده بودم . رفتم و توی یک کاغذ نوشتم :مرینت ،فردا صبح ساعت ۱۰ بیا روی برج ایفل . و به نیکی گفتم به مرینت بگه و نیکی هم سرش را تکون داد.و من خداحافظی کردم و رفتم
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
بچه ها تست در حال بررسی🥰🥰
عالی بود
مرسی😘
عالی بود
ممنون🌻🌻🌻
خیلی خوب بود
اما میشه زود تر بزاری هر پارت رو اگر هم میشه عاشقانه تر و هیجانی تر بکن و تو هر قسمت اگر میشه بیشتر بنویس
ممنون نازنين جان 😍😍😍
سلام گلم چشم حتما دفعه بعد بیشتر هیجانی و عاشقانش میکنم😊😊😊😊
عالی بود نازی خانم😍♥️
خیلی عجله ای تموم شد ولی بدک نبود 👏