خیلییییییییی ببخشید ک دیر شد😐 برو دیگ.......فقط یدقه وایسا.....کامنت و لایک و حمایتم یادت نره😐😐❤
( از زبون کوک) از اتاق تری اومدم بیرون......خیلی شرایط سختی بود. من الان واقعا نمیدونستم ک چجوری باید قضیه رو ب جیمین بگم.....رفتم جلو دره اتاقی ک ا/ت توش بود......ی نفس عمیق کشیدم و رفتم تو. *شوگا* کوک کجا رفتی؟؟ *کوک* اِم.....جیمین باید یچیزی بهت بگم. *جیمین* ( انگار یهو هول شد و با تعجب و نگرانی پرسید) چی؟؟؟؟ ر...راجع ب ا/ته؟؟؟؟ *کوک* خب راستش...... آره. نمیدونم چجوری بهت بگم خب......*جیمین* مث آدم بگو 😠 . *کوک* خیله خب ی دقه آروم باش........ببین از سر ا/ت ک عکس گرفتن فهمیدن ک ا/ت باید هرچه زودتر عمل بشه......چون......چون اون غده هی داره بزرگ و بزرگتر میشه و ممکنه اتفاقات بدی بیفته.......*جیمین* چی😳😳 ام....اما ........ ریسک عملش؟؟؟؟؟ *کوک* ........ *جیمین* کوک !!!! چرا جواب نمیدی؟؟؟ یهو ی صدایی از جلو در میاد. *تری* بالاس.......ولی ما مجبوریم....اگ عملش نکنیم ممکنه اتفاقات بدی بیفته!!!
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
منم این داستان رو خیلی دوست داشتم...ولی فکر نکنم ادامش رو بانی بذاره 🙃
عالی بید
عالیهههه پارت بعد کی میاد؟
🤣🤣🤣🤣🤣وای دقیقا راست میگی🤭🤭🤭 تا بزارن چهل سال گذشته🤣🤣🤣🤣
اخجوننممم هم پروفت هم اسمت هم زدی من خوشحالم😍🤝🏻
😂😆
عالیییی👌🏻💜🌝
براوو💙
مهسا خواهش میکنم نرو:)
چرا نمیای مدرسه پاترهدا؟
(:)
عرررررر اجی پروف و اسمت🥲🥲💔
😢💔
Wow😲... عالیییییییییییییی خیلی خوب بود 😄🤭😉❤❤❤❤❤❤❤
😆مرسییییی💕
عالییییییییییییییییی بود سیسسسییییییییی❤❤❤❤
مرسی سیسیییی💖💖💖