بزن بریم خوشمل
ممکنه که لیدی و کت به خاطر عشق ما به هم دیگه عاشق هم شده باشن(😨) تیکی : به این موضوع خوب فکر کردم اون هه تو حالت تبدیلشون از ما الهان می گیرن اما الان رو ببین اونها تو حالت عادی شون هستن اما هیچ تغییری نکردن عش اونها یک عشق حقیقی ❤ درست مثل من و تو 🤩(تیکی عجب رمانتیک گفت )
از زبان مرینت :دیدم کت داره میاد خیلی با کت و شلوار شیک شده بود گفتم پیشی ناز از زبان کت هر دفعه که به لیدی نگاه نمی کردم انگار خوشوقت ترین آدم روی زمینم وقتی که چیزی که سال ها آرزوش رو داشتم اتفاق افتاده بود دیگه ...از زبان لیدی :دیدم کت زل زده بهم تو چشاش یه برقی هست گفتم کت کت کتتت کت :دیدم لیدی داره صدام می کنه گفتم بله عشقم گفتش چرا چشات برق می زنه گفتم چون روشن ترین ستاره ی تو آسمون ها رو دارم می بینم
بعد یه آهنگ گذاشتم و به لیدی گفتم بانوی من حاضری با گربت برقصی گفت البته و شروع به رقص کردیم زیر میز (😁👇👇)از زبان تیکی دیدم صدای آهنگ داره میاد دیدم پلگ به هم پیشنهاد رقص داد من هم قبول کردم
بعد از رقص از زبان مرینت : دیدم کت نشست روبروم یه ........(یه غذا رو در نظر بگیرید )رو گذاشت جلوم گفت به فرما عشقم گفتم کت خودت درست کردی گفت آره از زبان تیکی رقص که قطع شد گفتم تیکی میای یه گشتی بزنیم گفتم باید به مرینت بگم گفت باشه رفتم و از مرینت پرسیدم گفتم مرینت می ذاری با پلگ یه گشتی بزنیم گفت آره فقط این رو با خودت ببر و یه گوشی موچولو به من داد 📱
با پلگ رفتیم به بالای ساختمون موقع رفتم باد تو صورتمون می خورد و آدامس لاکی بخورید تا دهنتان بو ندهد (تبلیغ 😁😁)
بعد رسیدیم به بالای ساختمون دیدم یه میز خوشمل کوچولو و روش هم غذا هستش رفتیم و خوردیم لیدی و کت هم بعد از غذا خوردنشان رفتن و بستنی خوردم آندره : یک زوج بسیار زیبا با عشقی حقیقی رنگ سبز طالبی با بلوبری و کمی هم زعفرانی تقدیم شما
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
منم
ج چ : چسب رازس میریختم رو دستم و میکندم.... البته هنوزم میکنم😅