سلام سلام خوب بچه ها پارت بعد رو هم که بزارم دیگه بعدش فصل دو شروع میشه.
اون بالا رو بخون خیلی مهمه.
از اتاقم اومدم بیرون و رفتم تو اتاق داداشم. داداشم، چه اسمی داداشم، چه آرامش بخش، اسمی که بهت میگه یه پشتیبان همیشگی داری. پشتيباني که با فقط 13سال سن تونست منو از تمام درد ها و غضه هام دور کنه. در زدم که کای گفت:یه لحظه. منم میخواستم اذیتش کنم واسه همین در رو باز کردم. دیدم داره تیشرتش رو میپوشه. گفتم:سلام بر داداش خودم. برگشت سمتم و گفت:سلام. رفت و ps که داخل اتاقش داشت رو روشن کرد و رو کرد بهم و گفت:ابجی بیا بازی کنیم. رفتم پیشش و رو تخت نشستم و به تی وی رو به روی تختش نگاه کردم. همون بازیای بود که با کای کرده بودم. بغضم رو قورت دادم و شروع کردم به بازی. هر دور رو برد. که افتادم یاد موقعی که کای از حرص خوردنم میخندید.
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
عالییی بود عجب کادو هایی😁😅هعی من تک فرزند خواهر ندارم حداقل بیاد اینطوری تولدم برام کادو بگیره😐💔
سلام اجی خوبی پارت بعد نمیزاری؟💜💜💜💜💜💜