
اون ویلای داخل جنگل متعلق به ذن و دوستاش بوداونا داحل ویلا رفتن و شیرایوکی شروع کرد به درمان دست ذن. ذن به دستش یه نگاهی کرد و گفت واااو واقعا تو کارت حرفه ای هستی افرین شیرایوکی :ممنونم بهت گفتم که من تو این کارا تجربه دارم 😊 ذن :خوب حالا چی شد که از کشورت فرار کردی ؟ شیرایوکی :اخه میدونی چیه یه نفر توی اون کشور هست که قانون را وضع میکنه و سکه های نقره را غارت میکنه اون میخواد منو به زور معشوقه ی خودش بکنه منم مجبور شدم که فرار کنم ذن :واای خدای من تو دیگه چه شیر زنی هستی 😂 در اون حال میتسوهیده و کیکی داشتن شطرنج بازی میکردن که ذن بدون نگاه کردن به میتسو گفت :حالا میبینی میتسوهیده میبازه 😎 بعد یه دفعه میسوهیده باخت و گفت :اخه ذن تو از کجا میدونستی 😣 کیکی :خوب اخه تو همیشه میبازی 😆 در اون حال شیرایوکی :خوب من میرم بیرون یکم قدم بزنم شیرایوکی در حال قدم زدن بود که دید
که دید ذن داره پشت سرش راه میره شیرایوکی:هی تو چرا دنبال من اومدی هااا؟ ذن :خوب برای مرد جنتلمنی مثل من غیر ممکنه که یه خانم زخمی را توی جنگل تنها بزارم 😎 شیرایوکی :خیلی رو مخی 😑 ذن :😁
بعد شیرایوکی میره به یه درخت تکیه میده و یه دفعه یه تار موش توی شاخه درخت گیر میکنه وبه ذن میگه :میشه این موی منو کوتاه کنی ذن:نه خیر از من بعیده که بتونم موی خانم هارا کوتاه کنم بعد موشو از درخت ازاد میکنه و رفت اونور نشست شیرایوکی :خوب میدونی چیه من فکر میکنم که دیگه ای قرمزی خوب نیست 😟 ذن :شیرایوکی نه از نظر من قرمز رنگ سرنوشته و میتونه گاهی اوقات برات سرنوشتی خوب رقم بزنه که اصلا انتظارشم نداشتی در اون حالت حرف زدن ذن با نگاه عاشقانه این حرف هارو بهش میزنه و شیرایوکی تو چشماش غرق میشه
دوستان عزیز پارت امروز به پایان میرسه من یه عضر خواهی بکنم که خیلی دیر این پارت را گذاشتم و اینکه ببخشید خیلی کم بود ولی از این به بعد بیشتر میشه لطفا لایک کنید خیلی ممنون میشم کامنت هم بزارید که انرژی بگیرم راستی این داستان را من نوشتم کامل اما هنوز کامل نزاشتم این داستان پر از هیجان هست انشاالله بعد این داستان یه داستان میراکلس نوشتم فقط خیلی برام تعجبه که من قبلا این داستان میراکلس را نوشتم و اتفاقاتی که من توی داستان نوشته بودم توی قسمت زود گذر هم بود به خدا راست میگم تازه رفتم داستانمو خوندم یه دفعه دیدم خیلی شبیهشه امید وارم داستانم پیش بینی این کارتون شکفت انگیز باشه 😂 فالو :فالو لایک کامنت ناظر عزیز لطفا منتشر کن هر کی هم اجی بخواد اجی میشم بوس بوس بااای فردا پارت بعدو میزارم 😍😋
😍😍😍😍😍
😍😍😍😍😍
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (1)