
املی: دختر جون خودتو از دست دیوی آزاد کن....... چون ممکنه آدرین بلایی سر تو ....و اون .... پسره دیوید بیاره . مرینت: من که از خدا مه دیوید یه چیزیش بشه .....ولی چرا گفتین . املی: آدرین شب دیگر وقت م*س*ت کرده بود ن....نمی دونم چرا و ...ولی انگار می خواست بیاد پیش تو . مرینت: آ... حتما به این دلیل بوده که دختر دیگه ای دور برش نبوده . املی: امیدوارم چون همیشه با دیدنت روحیه می گیره . مرینت: اوهوم
مرینت: رفتم تو اتاق آدرین گفتم به به قراره جایی بری خوش تیپ کردی ؟ . آدرین: بله ! قراره بایه خانم خوشگل چشم آسمونی مو آبشاری برم بیرون . مرینت: اوه اوه حالا کی هست جناب آقای اگراست. آدرین: آه اهم ببخشید عذر خواهی میکنم ولی بهتون نمی یومد انقدر.... خخنگ باشید . مرینت: وا چه پرو ولی به شما هم نمی یومد یه پسر مغرور از خود رازی پر رو باشد ا . آدرین : خانم جوش نزن بیا بیم بیون از بس تو ای خونه مندم ترسیدم. مرینت: تو که همین دیروز از بیمارستان مرخص شدی😒. آدرین: اوم .... واقعا ....خب حالا دیگه 😅مرینت : 😒😒. بریم
مرینت: رفتیم رو ماسه ها نشستیم . من صندل ها مو در آوردم و پاهامو گذاشتم تو آب سرم و آوردم بالا چشمام بسته بود که سرم خورو به یه چیزی چشمامو باز کردم آدرین بود گفتم چرا الان اینجایی. آدرین: تا به تکیه گاه باشم (الان مرینت نمی دونه که آدرین از چه لهاز داره میگه. )مرینت: خب... برو یه صندلی راحتی بیار . آدرین: 😳😳😐😄😆😂🤣. نه لازم نیست . مرینت: پس همه ی وزن نمو ميندازم روت تا بری . آدرین: باشه و بند شدم و مرینت افتاد رو ماسه ها . 😆😆😆😆😆🤣. مرینت: بلند شدم ولی نشسته بودم(منظور ائمه که مرینت از حالت خوابیده به حالت نشسته باز گشت )گفتم ز.ه.ر ماااااار . آدرین: 😂😄😁🙂😐 آخه پرستار این همه بی جنبه . مرینت: آدرین میری واسم صندلی میاری یا نه . (سریع سریع می گه اینا رو)آدرین : نشستم پشت مرینت مرینتم به هم تکیه داد انگار واقعا صندلی بودم😐. مرینت: اگه صندلی واقعی بودی انقدر قربون صدقه ات می رفتم که صد هزار بار آرزوی م.ر.گم و می کردی😌. آدرین: تو قربون صدقه ی من نمی ری بعد قربون صدقه ی صندلی میری ..... شیطونه میگه باز ولت کنم جوری بخوره تو ماسه که صدا بده همه نگات کنن خنده کن اونقدر که بالا ب.یار.ن. مرینت: شیطونه غل.ط کرده 😌.
خیلیییییییــــــــــــــ😔ـــــــــیییی معذرت می خوام به به بزرگواری خودتون ببخشید
تا اینجا اودی دمت گرم حمایت کردی دمت گرم اگه لایک و کامنتم بزاری دمت گرم گرم
فــــــ= فــــــ با ی بای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود آجی جونم 😍
داستانت عالیه به لیست اضافه شد
سلام خیلی خوب بود منتظر بعدی هستم
سلام مرسی گذاشتم
عالییــــ عاجی جونم💓💕
مرسی 😍😍😍😍😍
عاجی گلم
عالی بود
مرسی عزیزم
محشر بود
کم مینویسی ولی خوب به دلایل ی که خوندم واقعا وقت کم داری
باز ممنون
پارت بعدی
آجی میشی، آجی خوشگلم
💚❤💚❤💚❤💚❤
ممنون.
من که هنوز جواب ندادم تو بهم میگی آجبی😂
بله میشم 💚❤💚❤💚
ههههههه خو الان یه داداش داره هیشکی کسی نداره
عالیــــــــــــــــــــــ
مرسی
ادامه رو خیلی دیر گذاشتی
ببخشید
ولی من هم باید کتابخونه باشم هم سر درس و مشقم هم اینجا .
سعی میکنم زود تر بزارم