ناظر عزیز و محترم لطفا منتشرش کن🙏💕
هیچی جواب ندادم. فقط اشکم دوباره روی گونه هام جاری شد.
ادرین: بخدا اون چیزی که فکر میکنی نیست . فقط صبر کن توضیح بدم.
باز هم هیچی نگفتم فقط تند تند نفس می کشیدم تا صدای گریه ام بلند تر نشه.
ادرین: شد پشتیبان کلاسم؟ درست. به تو نگفتم؟ درست اما به خا.ک مادرم قپس.م منباهاش را.ب.طه ندارم. من فقط تو رو دو.ست دارم می فهمی؟
صدای گریه ام بیشتر شد.
ادرین: داری گریه می کنی؟ آره؟ حرف بزن ...دلم واسه صدات تنگ شده ل.ع.ن.ت.ی.
با صدای گرفته ای گفتم:
-چراباهام اینکارو کردی؟ اون چی داشت که من نداشتم؟
ادرین: باید واست توضیح بدم. بگو کجایی تا بیام دنبالت.
-نه نمی خوام چیزی بشنوم. حداقل الان نه...یکم بهم وقت بده...
ادرین: باشه عز.یز.م هر چی تو بخوای اما حداقل بگو کجایی...دیشب تا الان نخوابیدم.
-نه...جام خوبه
صداش رو بلند کرد و گفت:
- حداقل می رفتی خونه مامانت که خیالم راحت باشه.
با صدای گرفته ای گفتم:
-انقدر از خوبی هات واسشون گفتم که الان روم نمیشه برم بگم شو.....هرم...ع....ش......قم...
باز هم به سک سکه افتادم و گفتم:
-تن...هام...گذاشت...بهم...خی....یانت.. .کرد.
ادرین: بگو کجایی بیام دنبالت
-نمی خوام ادرین حداقل یکی دو هفته می خوام تنها باشم.
ادرین: بی.خود ...یکی دو هفته می خوای جو.ن به ل.ب.م کنی؟ آره؟
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
39 لایک
اجی از الان بزار که عصر منتشر شه
باشه اجی
تست های من 10 دقیقه ای منتشر میشن کاش این داستان هم اینطوری منتشر میشد
ای کاش
اینا خیلی قاطیه از اول بزار
براتون با عدد نشون دادم میتونی اونجوری بخونیش
عالی حل ابنو خودنیدیم بعدی کو؟
عصر میزارم
عالی لطفا بعدی رو طولانی بنویس
اینکه چیزی نداشته چرا ناظر منتشرش نمی کرده 🤔🤔
مرسی
نمیدونم
عالی بود آجی خوشگلم💟👌
ولی چرا اینقدر کم.
کلش۵تا اسلاید بود.
قول بده بعدی خیلی زیاد بذاری
مرسی اجی
باشه اجی
عالی بعدی کی میاد؟
الان میزارم که عصر اگه شد منتشر بشه
اجی عالییییییییییی بودا ولی یکم کم نبود خداوکیلی؟
مرسی ۷ اسلاید بود منتشر نشد شیشمی و هفتمی
که آزمونش رو نادیده بگیر و کلی حرفای بامزه زده بود.
-پس چرا انقدر بهم نزدیک بودید؟
کلرا: باور کن فقط رفتم نزدیکش تا اون برگه رو ببینم. همین.
دست.ش رو روی دس.تم گذاشت و گفت:
-مطمئن باش تو تنها ز.نی هستی که تو ق.ل.ب ادرینه.
توجیه شده بودم که ببخشمش اما یکمی تنبیه هم بد نبود. با صدای کلرا از افکارم خارج شدم.
کلرا: من رو می بخشی؟
خواستم بگم نه اما با فکر اینکه اگه الان همه چیز رو واسم تعریف نمی کرد شاید هیچوقت ادرین رو از ته ق.ل.ب.م نمی بخشیدم حرفم رو خوردم. لبخند کم جونی زدم و گفتم
سعی میکنم
مرسی اجی
تموم شد
آجی یه سوال داشتم لطفا از ته دل جواب بده
میشه با اکانت خودم داستانت رو هر کدوم منتشر نشد و من بذارم؟ شاید شد
یا اصلا هرچی میذاری از عشق به سبک کنکوری رو منم با اسم تو بذارم؟؟
لطفا اگه جوابت نه هس بگو ❤️❤️❤️❤️
5
آجی ناراحت شدی از دستم؟؟؟؟؟؟؟ 🥺
ببخشید
نه اجی برو تو اخرین تست بهت گفتم
خلاصه واست بگم از وقتی فهمیده می خوام برم دیگه اون خشک بودن قبل رو باهام نداره. درست. اما نه اینکه به تو خ.ی.ا.ن.ت کنه. می فهمی؟ اون فقط تو رو دو.ست داره.
دلم دیگه آروم گرفته بود. با حرف هایی که کلرا می زد تو دلم غوغایی بود فقط تنها چیزی که اذیت.م می کرد این بود که چرا اونروز انقدر بلند می خندید. واسه همین با شک پرسیدم:
-پس...پس چرا اونروز...؟
نذاشت ادامه حرفم رو بزنم و گفت:
-باور کن اون روز هم واست سو تفاهم پیش اومد فقط به یه برگه آزمون یه دانش آموز ها می خندیدم که ادرین رو کلی ق.س.م داده
4