10 اسلاید چند گزینه ای توسط: A_M_R انتشار: 4 سال پیش 295 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
اینم قسمته چهارم از فصله دوم .
خب دوستان اینم قسمته چهارم از فصله دوم . امید وارم خشتون بیاد . و این قسمت بالای +۹ ساله . تستچی عزیز لطفا تایید کن این قسمته . 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
از زبان مرینت . هوا خیلی سرد بودش . اسمون تاریک بودش . انقدر راه رفتم که رسیدم به خیابون . ( بچه مرینت الان توی خیابون های خارجه شهر هستش ) همین طوری راه می رفتم که یه دفعه افتاد زمین داشتم دیگه چشمام رو می بستم که یه ماشین اومد . ماشین ترمز کرد و منو بلند کرد و گذاشت توی ماشینش . از سرما نمی تونستم حرف بزنم . که دیگه چشمام رو باز کردم . به پسره خوشگل چیز یعنی زیبارو بودش با یه ماشین خیلی اسپورت . پسر گفت . بالاخره بیدار شدی . گفتم . شما کی هستید اسمتون چیه . گفت . من مایکل هستم و شما داشتید می مُردید که من پیداتون کردم و گذاشتمون توی ماشین و الان نزدیک های کالیفرنیا هستیم . من گفتم کجااااااااااا. مایکل گفت . کالیفرنیا راستی تو لباسه فرمت برای نیویورک هستش چرا نزدیک های کالیفرنیا توی خیابون افتاده بودی . گفتم . منو دزدیدن . مایکل گفت . باشه راستی اسمت چیه ؟ . گفتم . مرینت مرینت دوپنگ چن و می شه منو . یه نگاهی به کیفم کردم که دیدم من اصلا کیف ندارم 😑 . مایکل گفت . اگه ناراحت نمی شی بیا خونه من و فردا صبح می رسونمت به نیویورک . من یکم پته پته کردم و گفتم . ممنونم .
از زبان ادرین ببینیم ادرین چی کار کرده . زمان اونجایی که گفت جیمی . اره صد در صد کاره جیمی هستش دسته فیلیکس رو گرفتم و سوار ماشین شدیم . توی راه بودیم که فیلیکس گفت . کجا داریم می ریم . گفتم . خونه جیمی . فیلیکس گفت . مگه می دونی کجاست ؟؟؟؟ . گفتم . نه به لایلا بگو برات اسمس کنه . فیلیکس گفت . عشقه من مثله مرینت نیستش که شماره همه ی مرد هارو داشته باشه . من جوش اوردم و گفتم . کاری نکن یکی از من بخوری یکی از شیشه ماشین . فیلیکس اومد جوابمو بده که یه قطره اشک از چشمه من افتاد . فیلیکس گفت . ادرین معذرت می خوام منظوری نداشتم پیداش می کنیم نگران نباش . بعد چند دقیقه . لایلا مکان خونه جیمی رو از مدیر گرفت و SMS کردش . رفتیم سمته خونه جیمی
رسیدم به خونه اون عوضی . به فیلیکس گفتم بیرون به مونه . زنگه در خونشون رو زدم . جیمی گفت . به به معشوقه گذری رو اینجا می بینم . گفتم . خفه درو باز کن . جیمی گفت . من با تو کاری ندارم . گفتم . من باتو دارم . جیمی گفت . اوه اوه بچه مامانی برای من شاخ شده بیا اینم در اینم تو چی کار می خوای بکنی . رفتم توی خونه در ساختمون رو هم باز کرد . گفتم . جیمی یا با زبون خوش می گی مرینت کجاست یا . جیمی گفت . یا چی می خوای منو بزنی می خوای منو بکشی هان چی کار می خوای بکنی ؟ . با مشت زدم توی صورتش . ولی جیمی اخ نگفت .گلوم رو گرفت بلندم کرد داشتم خفه می شدم . محکم منو کبید زمین . از دهنم داشت خون می ریخت . جیمی زانو زدش و گفت . می خواستی این کارو کنی خسته نشی معشوقه گذری . کاره گرای جیمی منو بلند کردن و از خونه پرت کردن بیرون . فیلیکس گفت چی کار کردی پسر . گفتم . من خوبم فقط دنبال مرینت بگرد .
فیلیکس منو بلند کرد و توی ماشین گذاشت . از دهنم خون می ریختش . فیلیکس گفت . بریم بیمارستان ؟ . گفتم نه بریم خونه . فیلیکس گفت . ولی . گفتم . ولی همسایه قبلی مون بود که مُرد برو خونه . رسیدیم خونه جیمی منو گذاشت روی تختم خیلی درد داشتم که بیهوش شدم روی تخت . فیلیکس گفت . می دونستم باید بریم بیمارستان . فیلیکس منو برد بیمارستان و
توی بیمارستان منو بستری کردن دکتر ها می گفتم باید یکپ استراحت کنه به گذشت زمان خوب می شه . فیلیکس اومد توی اتاق من گفتم . فیلیکس تو فقط دنبال مرینت بگرد منو بیخیال فقط مرینت .
از زبان مرینت . ساعت ۳ اینا . رسیدم به خونه مایکل . مایکل گفت اینم خونه ما دوتا اتاقش بازه که یکی ماله منه یکی هم برای شما . من گفتم . خیلی ممنونم اصلا نمی دونم چرا انقدر به من کمک می کنی ولی واقعا دستت درد نکنه . مایکل گفت . خدا یه جوری بعدا برام جبران می کنه . رفتیم تو من رفتم توی اتاق و اونم توی یه اتاق . روی تخت دراز کشیدم که خوابم بردش .
از زبان مایکل 🙃 . خیلی خسته بودم گوشیم زنگ خوردش . رئیس بودم . و گفتم . باشه رئیس حتما رسیدگی می کنم . می خواستم برم توی اتاقم که گفتم . مرگ یه بار شیونگ یه بار . اون دختر چی بود اسمش مرینت . رفتم توی اتاقش . بلندش کردم بردمش توی اتاقه خودم . و .............
خب دوستان این قسمت تموم شدش امید وارم خوشتون اومده باشه . نظر یادتون نره .
خدا حافظ
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
رها جون انگار اینجا نظرات بیشترش فقط نظرات من و تو شده 😂
اره ارین جون
به خدا تحملم تموم شده جونم در اومد
منم 😭😭😭😭
انتظار ها به پایان رسید . قسمته بعد منتشر شد .
😂😂
رها جان عزیزم داستانت محشر بود❣️💕🖤
خیلی قشنگ و عالی بود رها جان❣️امیدوارم پارت بعد زود تر منتشر بشه
ممنونم پانیف جون .
عزیزم دختر خالم نیست
من کیانام ناناص😜💋😊
خوش بختم
منم همینطور 🥰😜♥
تعریفت رو از پشمک زیاد شنیدم❣️🌹😜
میگفت یه دختری هست به اسم رها
هم با شخصیته هم با ادبه هم نازه هم خوشگله هم کیوته هم....
خدایی من ندیده بودم تو عمرش پشمک اینقدر تعریف کنه از کسی😶😐
تو اولین نفری فک کنم😜 چه عالی
پانیف جون لطف داره . یه سوال می تونیم اجی شیم
البته من که از خدامه😁💕💋
ولی این بیشتر ارزوی پشمکه😜❣️
شک نکن تیکه پارم میکنه از حسادت
ولی مگه من چمد تا اجی دارم😌
یه اجی دارم اونم رهاس💋💋💋
عشقمی اجی کیانا ❤❤❤❤❤❤
زوج قبلی پسر عموی تو و دختر خاله ی من بود😂😂
حالا این زوج ماییم😂💓💓
یالا یالا ما بعدی رو میخوایم یالا ما بعدی رو میخوایم یالا
دست رها نیست که ارین😂😂😂
ولی اره منم مشتاقم💕❣️
از دسته تو ارین 😅😅😅😅
رها جون یه سوال دارم ازت A_M_R یا پسر عموت امیرضا می گفت هر وقت تستچی را ول کردم با یه اکانت دیگه میام الان بابکی دیگه اینجاس
اره منم داشتم به همین فکر میکردم
نه اکانتی نداره
بچه ها من داستان رو گذاشتم ۲ هفته پیش ولی عدم تایید خوردش و دوباره وارد کردم الان ۱ هفته هستش که دوباره بررسی هستش .
رها جون قسمت بعدی رو کی میزاری؟
مثل همیشه عالییییی بودی 😍😍😍بعدی رو زود بزار من هر اخر هفته سر میزنم داستانارو میخونم
ممنونم عزیزم باعثه افتخار هستش