جملات غمگین و تیکه دار ۲

گفت خیلی میترسم ؛ گفتم چرا ؟ گفت چون از ته دل خوشحالم . . . این جور خوشحالی ترسناک است . . . پرسیدم آخه چرا ؟ جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد !

بی تو هم می شود زندگی کرد ، قدم زد ، چای خورد ، فیلم دید ، سفر رفت . . . فقط ، بی تو نمی شود به خواب رفت . .

صبــــر یـک فـــریـب اســـتـــــ . . . ســالـهـاســت بــا غـــوره هــا کـلـنـجــــار مـیـــرومـــ . . . حــلـــــــوا نـمـیـشـــــــونــد . . .

بدترین درد اینه که ، مخاطب های گوشیتو چک کنی و بخوای با یکی درد و دل کنی ولی . . . هیچکس و پیدا نکنی . . .

ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺑﻪ ﮔﺮﮒ ﮔﻔﺖ : ﺩﺭﺱ ﺯﻧﺪﮔﻴﺮﻭ ﻳﺎﺩﻡ ﺑﺪﻩ ﮔﺮﮒ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯ ﺑﺎﻻﻯ ﻛﻮﻩ ﺑﭙﺮ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ : ﭘﺎﻳﻢ ﻣﻴﺸﻜﻨﺪ ﮔﺮﮒ ﮔﻔﺖ : ﻣﻴﮕﻴﺮﻣﺖ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﭘﺮﻳﺪ ، ﮔﺮﮒ ﺍﻭﺭﺍ ﻧﮕﺮﻓﺖ ﻭ ﭘﺎﻳﺶ ﺷﻜﺴﺖ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ : ﭼﺮﺍ ﻧﮕﺮﻓﺘﻰ؟؟؟ ﮔﺮﮒ ﮔﻔﺖ ﺩﺭﺱ ﺍﻭﻝ : ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺮﮒ !

بغض ها را گاهى باید قورت داد ، عاشقانه ها را از پنجره تف کرد و درها را به روى همه بست … گاهى هیچکس ارزش دچار شدن را ندارد !

ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﯼ؟ “ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﻭﻟﯽ ” ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻢ ” ﺧﻮﻧﺪﻩ ﻣﯿﺸﻪ …

ناخن هایم را کوتاه میکنم! دیگر آرایش و لاک تعطیل! دیگر لباس هایم سِت نیست! کتانی هایم خاکی! کفش های پاشنه دارم را بیرون میریزم! همه ی زیورآلات داخل کمد …قفل! . . تماشا میکنی؟! تو که دیگر نمیایی… اینگونه نبودم ها! اینجوری شدم!

گــــــــــاهی… فــقـــــــط از کــل دنـــــــــیـــــــا دلـــت یکــــــی را میـــخــــــواهــــــد… و میـــــــــدانــــــــی تا ابـــــــــد هم که خـــــدا خــــــــدا کنــی به دستش نمی آوری میــــــــدانــــی که باید بگذاری و بگــــذری…! و چه سخت است این دانــــــــــســــــــتـــــــن…! .

از دور میبینمت با او؛ چقدر جذابى… چقدر دوست داشتنى… میخواهم برایت خوشبختى آرزو کنم! اما… حسادت نمیگذارد! نگران نباش! صداى من اگر به گوش خدا میرسید، الآن “او”،”من” بودم… ( برین نتیجه )