#هنوزم نمی خوای بگی جودی رو کجا بردی ؟
سوهو بی خیال سرس تکون داد و یکم اومد جلو.
سوهو : اون گربه دردسر ساز بود.
#تو چی می دونی چرا هیچی به من نمیگی بگو لنتی بگو ؟
دیگه کاملا کل پسرا اونجا دور ما حلقه زده بودن و داشتن به مکالمه ی منو سوهو گوش می دادن.
پوزخند زد.
سوهو : اگه بگم دیگه هیچ وقت نمی تونی حتی صداشو بشنوی چیکار می کنی ؟
با حرص دستامو مشت کردمو محکم چشمامو بستم و شروع کردم به جیغ کشیدن.
می تونستم حس کنم کل عمارت داره می لرزه ولی برام مهم نبود.
آخر سر یکی چسب پهن محکم چسبوند رو دهنم و دستامو از پشت گرفت.
هرچی تقلا می کردم ول کن نبود چشمامو باز کردم دیدم چانیول اینکار رو کرده بکهیون هم پاهامو گرفته بود و داشتن منو می بردن.
چانیول : ببخشید ولی مجبور بودیم اینکار رو کنیم.
بکهیون : الانم می ریم تو باغ تا تمرینات رو شروع کنیم.
فقط داشتم حرص می خوردم.
چانیول : می دونم الان کلی فکر و خیال تو ذهنته ولی نگران نباش همه چیز رو به موقع می فهمی.
دلم می خواست همون لحظه دوتاشون از روی زمین محو بشن تا بتونم فرار کنم.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
34 لایک
قرار بو امروز پارت بعدو بزاری😭😭
دارم می زارمش عزیزم😂
چیرا؟ چیرا کات کردییییی🥺🥲❤❄🖇🖇💔
جوجو بود!پارت بعد......پپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییزززززززززززززززززززززززززززززززززززررزززززززززززززززززززززژزززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززز
فردا شب می زارم😃💖🍓
عالی خیلی خوبه
مرسی عزیزم😃💖
هستی میخاهی حلوا سفارش بدم برات برای...
اول اینکه ادم باش زود به زود پارت بزار بعدش پایانش خوش نیست چرا؟
حلوا دوس دارم فقط حلوا زرد باشه ممنون میشم😂😂
عالی
برید تو نظرسنجیم:)
مرسی
باشه
هستی عسلم نمیتونم وارد اون اکانتم شم🥺 داخل این فعالیت می کنم
واقعا آجی😢😭😭
متاسفم😢
لطفا به معرفی داستانم سر بزن و نظرت رو بگو🥺🙏💝
چشم حتما
میدونی خیلیییی خوب نوشتی؟😻🤍
میسییی آجی گلم🌹😃
فیداتتتت😻🌠
عالی بود
به رمانم سر بزن
مرسی💞
باشه حتما🌹