سلاممم 💕من اومدم با پارت سوم این داستان ممنون که حمایت میکنید 💕 همانطور که خودتون هم میدونید داستان از زبان ا.ت هست ولی یه جاهاییش رو از زبان جیمین ادامه میدم 😉🌸
تو ماشین بودیم که از جیمین پرسیدم کجا داریم میریم ؟ جیمین یه نگاهی بهم کرد و لبخند زد ولی باز هیچی نگفت گفتم وااای از دست تو جیمین .، بعد چند دقیقه جیمین ماشین رو پارک کرد گفتم اینجا کار داریم !؟ گفت: بله ..... این یه سوپراااییزه .. خیلی خوشحال شدم و گفتم کجای اینجا سورپرایز داره ؟ گفت: قراره بریم توی اون مغازه و با دستش مغازه سرویس خواب فروشی رو نشون داد منم بلد گفتم جیمیینااا ما که سریس خواب داریم گفت: آروم باش بیبی و دستم رو گرفت و باهم دویدیم به سمت مغازه ،. توی مغازه جیمین بهم گفت: بیا بریم طبقه بالا گفتم باشه وقتی رفتیم طبقه بالا دیدم اونجا سرویس خواب دونفره گزاشتند، تازه فهمیدم جریان از چه قراره و دوباره بلند گفتم جیمیینااا گفت: چرا اینقدر داد میزنی ؟ مگه سرویس خواب دونفره اشکالی داره ؟ گفتم نه ولی مگه ما جا داریم ؟ توی دوتا اتاقامون هم تخت و کمد هست
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
پارت بعدی بزار
حتما 🌸
یه چیزی اضافه کنم .. میدونید منظور از بیبی چی هست دیگه ؟
همون Babe هست که میشه عزیزم .. برای کسایی گفتم که نمیدونن
پارت بعد رو بزار سریع❤😐
باشه 💟
ممنون❤