خیلی از نیکی و 😐😐😐😐 ممنونم که داستانم رو دنبال میکنن 🥲🙃🥀
داستان از زبان جی هوپ : داشتم با یونگی می حرفیدم که اون دختره که فک کنم اسمش لیسا بود گفت : ببخشید کی شما ره صندلیش ۳۳۴ هست منم یه نگاه به شماره صندلیم کردم و گفتم : من چطور اونم گفت : هیچی ا.ت فضولیش گل کرده بود ببینه کی کنارش میشینه همین من : آهان... یونگی : کاش چیز دیگه میخواستی پسر و زد رو شونم و رفت نشست کنار جین مشغول حرف زدن شد خوشحال شدم از اینکه انقدر بهم امید میده و میگه تو میتونی تو بهش میگی اونم تورو دوس داره فعلا از اینکه ا.ت دوس دارم به کسی چیزی نگفتم بجز یونگی نه اینکه بقیه بد باشنا نه فقط با یونگی راحت ترم جونگ کوک : هیونگ زدی هیونگ یونگی رو خوردی بورو بشین من : ها چی باشه کوک : 🤣🤣🤣ع.ا.ش.ق شدی رفت من : ببند منو ع.ا.ش.ق.ی (حالا عین چی دارم دروغ میگمااا)
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
عالیییی عاجووو💖💜🖤
❤